خبرگزاری آنا – مهدی لطیفی؛ در واشنگتن، سکوتی سنگین و پرتنش حاکم است. صفهای طولانی در فرودگاهها، تعطیلی دهها آژانس فدرال و میلیونها کارمند بیحقوق، تصویری ملموس از ناتوانی دولت در بزرگترین اقتصاد جهان میسازد. این بحران نه ناشی از کمبود منابع که نتیجه مستقیم لجاجت سیاسی و سیاست شخصمحور دونالد ترامپ است؛ رئیسجمهوری که از نخستین روز بازگشت به قدرت، دولت را به میدان جنگ ایدئولوژیک خود علیه مخالفان بدل کرد.
ریشه این تعطیلی در اختلافات بودجهای میان کنگره و کاخ سفید است، اما تضاد اصلی، بر سر ماهیت قدرت در واشنگتن شکل گرفته است. دولت ترامپ با در اختیار داشتن هر سه قوه منتخب یعنیکاخ سفید، مجلس نمایندگان و سنا در ظاهر بیرقیب است، اما در واقع گرفتار جنگ داخلی درون حزب جمهوریخواه و تلاش رئیسجمهور برای تحمیل مکتب ترامپیسم به ساختار سنتی محافظهکاران.
«لیندا بیلمز»، استاد سیاست مالی عمومی در دانشگاه هاروارد، این بحران را نه صرفاً یک «بنبست بودجهای» بلکه آزمونی برای وفاداری سیاسی میداند: جمهوریخواهان علیه دموکراتها نمیجنگند، بلکه در رقابت بر سر میزان تبعیت از ترامپ هستند. همین موازنه شکننده، توان هرگونه مصالحه را از نظام سیاسی گرفته است.
بحران از درون؛ جمهوریخواهان در جدال وفاداری
در این میان، دموکراتها نیز موضعی سختگیرانه گرفتهاند؛ دفاع از برنامههای اجتماعی مانند «بیمه درمانی ایالتی»، تنها محور مقاومت آنان نیست بلکه نماد تلاش برای حفظ میراث دولتهای گذشته و اثبات هویت جناح چپ در برابر موج پوپولیسم جمهوریخواه است. در چنین شرایطی، دولت عملاً به گروگان تقابل حزبی بدل شده است.
تعطیلی دولت فدرال ۲۰۲۵ یادآور بحرانی مشابه در دوران ریاستجمهوری نخست ترامپ در سال ۲۰۱۹ است؛ آن زمان، اختلاف بر سر بودجه دیوار مرزی با مکزیک، دولت را ۳۵ روز فلج کرد. اما اینبار بُعد بحران عمیقتر است: اکنون نه تنها اداره کشور، بلکه رابطه شهروندان با دولت نیز دچار فروپاشی روانی شده است. طبق نظرسنجی موسسه «یوگوو»، ۶۷ درصد مردم آمریکا دستکم تا حدی از تعطیلی آسیب دیدهاند و ۶۰ درصد معتقدند نظام سیاسی دیگر قادر به حل مناقشات نیست.
این احساس فرسایش در قلب مردمی شکل گرفته که خود را وارث تثبیتشدهترین دموکراسی جهان میدانستند. دولت آمریکا بیش از یکسوم از خدمات عمومی را به حالت تعلیق درآورده، مقامات فدرال ناچار به مرخصی اجباری شدهاند و اقتصاددانان از زیان هفتگی حدود ۴ میلیارد دلاری سخن میگویند. والاستریت واکنش محتاطانهای نشان داده و دلار برای نخستینبار پس از چهار سال، روند نزولی پایداری را تجربه میکند.
اما مسئله فقط اقتصاد نیست. بحران ۲۰۲۵ نماد شکست مدیریت سیاسی در واشنگتن است. ترامپ که خود را «معاملهگر فوقالعاده» معرفی میکرد، در عمل نشان داد فاقد درک لازم از فرآیند پیچیده گفتوگو و اجماعسازی در نظام سیاسی آمریکاست. او از همان آغاز، تصمیم گرفت از ابزار تعطیلی دولت برای اعمال فشار بر کنگره و تثبیت روایت سیاسی خود استفاده کند؛ روایتی که بهزعم تحلیلگران، بیشتر بر پایه تصویرسازی رسانهای تا راهحلهای اجرایی استوار است.
افول قدرت نرم آمریکا در نگاه جهان
در عین حال، این تعطیلی ضربهای جدی به اعتبار بینالمللی ایالاتمتحده وارد کرده است. رسانههای اروپایی در تحلیلهای خود از «خلأ رهبری غرب» سخن میگویند و متحدان ناتو بهطور بیسابقهای از واشنگتن فاصله گرفتهاند. سفارتخانههای آمریکا در چند کشور عملیات خود را کاهش دادهاند و بخشی از تماسهای دیپلماتیک متوقف شده است. به گفته «ریچارد هاوکس»، تحلیلگر مؤسسه بروکینگز، این بحران نهتنها جلوه بیثباتی سیاسی آمریکا را نمایان کرده بلکه «قدرت نرم واشنگتن را در عرصه جهانی فرسوده است».
کشورهایی، چون چین و روسیه، از این شکاف برای تقویت گفتمان «افول نظم آمریکایی» بهره بردهاند. رسانههای دولتی پکن تعطیلی دولت واشنگتن را نشانه ضعف دموکراسی لیبرال دانسته و کرملین نیز از «بحران قانونگذاری آمریکایی» سخن گفته است. حتی متحدانی مانند فرانسه و آلمان، بهصورت پنهان، به سمت ابتکارات اقتصادی مستقلتر از دلار حرکت کردهاند.
در سطح داخلی، تصویری از سردرگمی نهادها دیده میشود. رؤسای سابق بودجه کنگره هشدار دادهاند که تداوم این روند میتواند اعتماد به ساختار مالی دولت را برای سالها تضعیف کند. «داگلاس المندورف»، رئیس پیشین دفتر بودجه کنگره، تعطیلی مداوم دولت را نتیجه مستقیم «سیاسی شدن روالهای اداری» میداند و معتقد است که آمریکا به جای رقابت سیاستی، درگیر رقابت هویتی شده است.
از پوپولیسم انتخاباتی تا کلاف سردرگم حکمرانی
فرآیند بودجه در آمریکا اساساً بر پایه تعامل میان دو قوه طراحی شده بود؛ اما با ورود ترامپ، عنصر «وفاداری شخصی» بر تخصص نهادی غلبه کرد. دولت بهجای آنکه بودجه را ابزار توسعه بداند، آن را به سلاحی در نبرد سیاسی تبدیل کرده است. نتیجه، چیزی جز ازکارافتادن اعتماد عمومی و بیاعتنایی مردم به وعدههای انتخاباتی نیست.
نکته قابل تأمل اینجاست که تعطیلی دولت بهجای تضعیف دموکراتها، بیشترین آسیب را به خود ترامپ زده است. در هفتههای اخیر، میزان محبوبیت او در میان رأیدهندگان مستقل پنج درصد کاهش یافته و کمپین انتخاباتیاش در ایالتهای کلیدی با بحران مالی روبهروست. تحلیلگران بر این باورند که رئیسجمهور برای حفظ پایگاه خود در میان هواداران راست افراطی، حاضر است هزینه فرسایش کلی حاکمیت را بپردازد.
در این محیط، رسانههای آمریکایی نیز عملاً قربانی قطبیسازی کامل شدهاند. شبکههای محافظهکار با برجستهکردن مواضع ترامپ، بحران را نتیجه «کارشکنی چپ رادیکال» معرفی میکنند؛ در مقابل، رسانههای جریان اصلی مانند نیویورکتایمز و واشنگتنپست از «ورشکستگی اخلاقی قدرت اجرایی» سخن میگویند. نتیجه، سردرگمی افکار عمومی است؛ شهروندی که میان دو روایت متضاد سرگردان است و بهجای تحلیل واقعیت، گرفتار احساسات جناحی میشود.
نگاه بیرونی به بحران ۲۰۲۵، بازتابی از همین شکاف داخلی است. متحدان آسیایی آمریکا از تزلزل تصمیمگیری در کاخ سفید نگرانند. ژاپن و کرهجنوبی، در نشستهای امنیتی اخیر، بر لزوم «خوداتکایی دفاعی» تأکید کردهاند. در خاورمیانه نیز متحدان سنتی واشنگتن مانند اسرائیل و عربستان، از کندی هماهنگیهای امنیتی با وزارت دفاع آمریکا گلایه دارند.

سقوط اعتماد جهانی به ایالاتمتحده
در گزارش اخیر مؤسسه «پیو»، تنها ۳۲ درصد از پاسخدهندگان جهانی هنوز ایالاتمتحده را «الگوی دموکراسی کارآمد» میدانند. این رقم در کمتر از پنج سال، بیش از نیمی کاهش یافته است؛ کاهش چشمگیری که عمدتاً به رفتار سیاسی ترامپ نسبت داده میشود.
از منظر رفتاری، راهبرد ترامپ در مواجهه با بحران، تکرار الگوی قدیمی اوست: ایجاد بحران و سپس تلاش برای کنترل روایت آن. او با برگزاری کنفرانسهای خبری پرهیاهو، دموکراتها را مقصر اصلی معرفی میکند و تعطیلی را «فداکاری برای نجات مالیاتدهندگان» مینامد، درحالیکه واقعیت، کسری بودجه ۱.۹ تریلیون دلاری و افزایش هزینههای نظامی بیسابقه است.
در همین حال، لفاظیهای رئیسجمهور علیه دستگاه اداری خود، نشانهای از شکاف درون دولت است. ترامپ، برخی وزارتخانهها را به «نافرمانی بوروکراتیک» متهم کرده و وعده داده است در صورت تداوم تعطیلی، ساختار اداری را تعدیل کند. چنین اظهاراتی در تاریخ آمریکا بیسابقه است و از نظر ناظران، به معنای تهدید مستقیم استقلال نهادهای مدنی و اداری تلقی میشود.
هشداری برای فروپاشی فرآیندهای دموکراتیک
تحلیلگران دانشگاه دوک بر این باورند که تعطیلی طولانی دولت، صرفاً نشانه ضعف اجرایی نیست بلکه هشداری برای فروپاشی فرآیندهای دموکراتیک آمریکاست. در نظامی که منافع حزبی جای گفتوگوی ملی را گرفته، حتی بنیه قانونی کشور نیز در معرض زوال قرار میگیرد. بهگفته «دیوید رود»، این بنبست سیاسی «نقطهای است که در آن قانون به ابزار رقابت بدل میشود، نه چارچوب همکاری».
از سوی دیگر، تأثیر تعطیلی بر اقشار متوسط و کارگران مشهود است. تأخیر در حقوق، بستهشدن مراکز خدمات اجتماعی و اختلال در پرداخت بیمهها، زندگی میلیونها خانواده را بیثبات کرده است. این چهره واقعی آمریکای امروز است؛ جامعهای که در میان وفور سرمایه، از ناکارآمدی نهادهایش رنج میبرد.
برخی ناظران حتی معتقدند که آمریکا در حال تجربه نسخهای نو از «دوران پس از امپراتوری» است. اگر در قرن بیستم، قدرت آمریکا از نظم اقتصادی و امنیتیاش برمیخاست، در قرن بیستویکم، بینظمی داخلی آن به تهدیدی برای اعتبار جهانیاش تبدیل شده است. اکنون هر بحران در واشنگتن، بازتابی در پکن، مسکو و بروکسل دارد؛ زیرا جهان دیگر ایالاتمتحده را نهبهعنوان رهبر، بلکه بهعنوان عامل بیثباتی میبیند.

فرجام سخن
در پایان، دولت ترامپ با دست خود تصویری تازه و نگرانکننده از آمریکا ساخته است؛ کشوری که به جای الهامبخشی نظم، به هشداردهنده هرجومرج بدل شده است. طولانیترین تعطیلی تاریخ دولت آمریکا نتیجه شخصیسازی کامل سیاست و حاکمیت لجاجت بر منطق است. بنبستی که نشان میدهد رئیسجمهور ایالاتمتحده، بهجای احیای قدرت، خود عامل فروپاشی اقتدار دولتی شده است.
این بحران اگرچه دیر یا زود با مصالحهای موقت پایان خواهد یافت، اما اثرش در ساختار سیاسی و تصویر جهانی آمریکا ماندگار است. از این پس، هرگاه واشنگتن از «مدیریت جهانی» سخن بگوید، افکار عمومی جهان تعطیلی دولت فدرال را بهیاد خواهد آورد — نمادی از حکومتی که در اوج قدرت اقتصادی، از درون فروپاشید.
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جامعه ورزشی آفتاب نو در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
آخرین اخبار ورزشی از فوتبال ایران و باشگاه های جهان را در سایت ورزشی آفتاب نو بخوانید
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |
