آفتاب نو‌گردی| بعد از بازی ساکم را برداشتم و از پرسپولیس رفتم/ بلاژویچ بی‌وجود بود و به ایران خیانت کرد/ از دایی و پیروانی حلالیت طلبیدم

مهدی هاشمی‌نسب یکی از باکیفیت‌ترین و البته جنجالی‌ترین مدافعان فوتبال ایران طی ۳۰ سال اخیر بوده است. مدافعی که با هر دو تیم استقلال و پرسپولیس قهرمان ایران شد.

هاشمی‌نسب ۳ آذر ۱۳۹۲ مصاحبه‌ای جذاب و اختصاصی با ما انجام داد که بد نیست دوباره به مهم‌ترین بخش‌های آن گفت‌وگو نگاه کنیم:

• پرویز برومند در استقلال و تیم ملی با من همبازی بود. در مورد پرویز باید بگویم که نباید دل کسی برای او بسوزد و نیازی هم به چنین کاری ندارد چون هر آدمی بیشتر از دیگران باید دلش برای خودش بسوزد. برومند خیلی حیف شد.
• وقتی با تیم ملی در زمستان سال ۷۸ به آمریکا رفتیم، از منطقه هالیوود هم بازدید کردیم و عکس‌هایی به یادگار گرفتیم که حمید استیلی با خرج خودش ۴۰ تا از آن‌ها را برای هر کدام از ما چاپ کرد. آن‌زمان که به آمریکا رفتیم من و علی دایی با هم خیلی رفیق بودیم ولی گذشت زمان بین ما فاصله انداخت. در واقع بعد از بازی با بحرین در مهرماه سال ۱۳۸۰ مشکلاتی پیش آمد که رابطه من و علی دایی سرد شد ولی حالا دیگر کدورت‌ها تمام شده است.
• با علی دایی، افشین پیروانی و حمید حسینی در دوران بازیگری مشکل داشتم ولی حالا خوب شدیم و از تک‌تکشان حلالیت طلبیدم.
• با کریم باقری در اردوی تیم ملی امید آشنا شدم و هر وقت او را می‌بینم، از آن روزها صحبت می‌کنیم.
• مادرم می‌گفت بچه که بودی از دوربین می‌ترسیدی. البته در کودکی نمی‌دانستم که سال‌ها بعد باید جلوی دوربین ژست بگیرم!
• بهار سال ۷۹ آخرین بار پیراهن پرسپولیس را بر تن کردم و مقابل فولاد به میدان رفتم. قبل از بازی سمت طرفداران گل و شیرینی می‌انداختیم و من دیدم جایگاه استقلالی‌ها فقط ۵- ۶ نفر هستند، سمت آن‌ها رفتم و گل و شیرینی را آن‌جا انداختم. قصدی هم نداشتم ولی یک‌دفعه ۸۰هزار نفر علیه من شدند و از علی پروین در شعارهای خود خواستند تا مهدی هاشمی‌نسب از پرسپولیس برود. مرتب شعار می‌دادند ولی به محض این‌که پیشانی‌ام شکست، ناگهان شعار دادند هاشمی‌نسب باغیرت. همان روز بعد از بازی ساکم را در رختکن جمع کردم و با بچه‌ها خداحافظی کردم چون فهمیدم دیگر جایم در پرسپولیس نیست.
• بلاژویچ در بین دو نیمه جدال با بحرین گفت برومند و هاشمی‌نسب دلشان با تیم ملی نیست و دارند روی نیمکت می‌خندند! من هم زدم زیر صندلی‌اش و جواب او را دادم. درگیری پیش آمد و بلافاصله پس از بازگشت به تهران ما را کنار گذاشت. البته او دنبال بهانه بود و می‌خواست ما دو نفر را خط بزند. بلاژویچ بی‌وجود بود و به فوتبال ایران خیانت کرد!