تاریخ انتشار : سه شنبه ۲ دی ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۸
کد خبر : 747582

چرا شادی واقعی را حس نمی‌ کنید؟

چرا شادی واقعی را حس نمی‌ کنید؟

جامعه ورزشی آفتاب نو: به گزارش آفتاب نو، در زمانی که به نظر می‌رسد زندگی بسیاری از ما از منظر بیرونی بی‌نقص و ایده‌آل است، روانشناسان و کارشناسان حوزه رفتارشناسی توضیح می‌دهند که چگونه انکار احساسات، دوری از دردهای درونی و فاصله گرفتن از خویشتن می‌تواند مانع از حس رضایت حقیقی و آرامش روانی شود.

جامعه ورزشی آفتاب نو:

به گزارش آفتاب نو، در زمانی که به نظر می‌رسد زندگی بسیاری از ما از منظر بیرونی بی‌نقص و ایده‌آل است، روانشناسان و کارشناسان حوزه رفتارشناسی توضیح می‌دهند که چگونه انکار احساسات، دوری از دردهای درونی و فاصله گرفتن از خویشتن می‌تواند مانع از حس رضایت حقیقی و آرامش روانی شود.

نوعی احساس ناخوشایند اما شایع وجود دارد که بسیاری از افراد آن را تجربه می‌کنند؛ احساسی شبیه نارضایتی یا پوچی، حتی زمانی که زندگی ظاهری بسیار مطلوب دارد. ممکن است فرد از روابط خوب، برنامه‌ای فعال و زندگی مرتب لذت ببرد، اما همچنان در درونش جای خالی یک عامل ناپیدا را احساس کند.

این وضعیت از نظر روانشناسان، نوعی «جدایی درونی» تعریف می‌شود؛ حالتی که در آن فرد زندگی‌اش را پیش می‌برد، بدون آنکه واقعاً با آن در ارتباط باشد. در چنین موقعیتی، گرچه ظاهر زندگی کامل و بی‌نقص به نظر می‌آید، اما فقدان حس آرامش، امنیت و تعلق، وجود فرد را تهی می‌کند؛ مانند خانه‌ای زیبا و آراسته که احساس تبدیل‌شدن به یک «خانه واقعی» را برای ساکنینش ایجاد نمی‌کند.

متخصصان بر این باورند که «خانه‌بودن در خود» بدین معناست که فرد عمیق‌ترین احساساتش را پذیرفته و قادر است با صداقت و طبیعی‌ترین شکل ممکن در زندگی حضور داشته باشد. شخصی که با خویشتن واقعی‌اش در ارتباط است، حتی در لحظات سخت زندگی نیز به نوعی از هماهنگی و معنا دست پیدا می‌کند. برای مثال، تجربه اندوه هرچند دردناک است، اما طبیعی و صحیح به نظر می‌رسد. یا تجربه ترس قبل از مواجهه با موقعیت‌های چالش‌برانگیز کاملاً انسانی است. چنین احساساتی ضعف یا نقص نیستند، بلکه نشانگر پیوند انسان با درون خود هستند.

با وجود این، بسیاری از افراد در طول زندگی خود تلاش می‌کنند از این احساسات واقعی فاصله بگیرند.

نتایج دوری از خود

زمانی که افراد تحمل دردهای درونی را ندارند، به طور ناخودآگاه به روشی‌هایی متوسل می‌شوند که آن‌ها را از مواجهه با این احساسات دور کند. این روش‌ها می‌تواند شامل دوری از عواطف، تلاش زیاد برای رضایت دیگران، مشغول‌کردن افراطی ذهن و بدن یا وابستگی به تحریکات بیرونی باشد.

در دوره کنونی، با وجود امکانات بی‌انتها، فرار از خویشتن آسان‌تر از هر زمان دیگری شده است؛ از غوطه‌ور شدن در شبکه‌های اجتماعی و تماشای مکرر سریال گرفته تا خوردن بی‌هدف، کار بیش از حد یا وابستگی به مواد مخدر و داروها. بسیاری از این رفتارها چنان عادی شده‌اند که افراد متوجه نمی‌شوند چه زمانی و چگونه از خود و احساساتشان فاصله گرفته‌اند. اما فرار از درد، آن را از بین نمی‌برد؛ بلکه موجب می‌شود فاصله از خویشتن عمیق‌تر و اثرات آن پایدارتر شود.

به مرور زمان، این چرخه فرار می‌تواند به اضطراب، افسردگی، تنهایی، سوءمصرف مواد یا نوعی جدایی کلی عاطفی منجر شود. فرد ممکن است از منظر بیرونی باثبات و موفق به نظر برسد، اما در درون احساس کند جای چیزی خالی است؛ گویی گوشه‌ای از ذهن او، اتاق‌هایی وجود دارند که هرگز وارد آن‌ها نشده است و بدین ترتیب احساس بودن در خانه خود از بین رفته است.

گام به سوی بازگشت به خود

برخلاف تصور عمومی، راه‌حل این احساس کمبود درونی، در نادیده‌گرفتن عواطف نیست، بلکه در آغاز مسیر «خودآگاهی» نهفته است. یعنی توانایی مشاهده، درک و پذیرش واقعیت‌های درونی خود بدون قضاوت یا تلاش برای تغییر سریع آن.

خودآگاهی مستلزم مشاهده افکار و احساسات به‌دور از انکار است. هرچه فرد بیشتر از دنیای درونی‌اش آگاهی کسب کند، با خود همدل‌تر می‌شود؛ حتی وقتی بخشی از وجودش از مواجهه با درد اجتناب می‌کند. درک این چرخه درونی، آغاز شفقت به خود است؛ شفقتی که قدرت درمانی شگرفی دارد.

شفقت به خود: کلید آرامش درونی

شفقت یعنی دیدن دردهای درونی و پاسخ به آن با مهربانی به جای سرزنش. این صدا درونی است که می‌گوید: «این لحظه دشوار است و من شایسته مهربانی هستم.» وقتی فرد به جای انتقاد از خود، دست حمایتی به سوی خود دراز کند، زمینه برای بهبود و رشد فراهم می‌شود. این حمایت به تدریج حس «خانه‌بودن در خود» را تقویت می‌کند.

کارشناسان توصیه می‌کنند که به‌غیر از خودآگاهی و شفقت، افراد زمان‌های استراحت و بازسازی ذهنی را نیز در برنامه روزانه خود قرار دهند. زندگی شلوغ امروز با تبلیغات و اعلان‌های مکررش، ذهن را دائماً درگیر می‌کند. توقف‌های کوتاه، زمان بدون محرک و تنفس ذهنی بخشی الزامی برای بازگشت به خود است.

5 بخش اساسی آگاهی از خود

تقویت خودآگاهی می‌تواند با تمرکز بر پنج جنبه درونی تجربه شود:

  1. احساسات بدنی: توجه به آنچه در بدن رخ می‌دهد.
  2. افکار: نظارت بر جریان‌ها و الگوهای فکری.
  3. هیجانات: مشاهده واکنش‌های احساسی درونی.
  4. رفتارها: پیگیری نحوه تصمیم‌گیری و واکنش‌ها.
  5. معنابخشی ذهنی: روش درک خود و دیگران و تفسیر وضعیت‌ها.

کسب آگاهی آرام و طبیعی از این پنج بخش به فرد کمک می‌کند تا رابطه‌ای قوی‌تر با خود واقعی‌اش برقرار کند. این آگاهی نه تنها انسجام و آرامش درونی را افزایش می‌دهد، بلکه روابط او با دیگران نیز عمیق‌تر و پایدارتر خواهد شد.

تمرینی مداوم برای بازگشت به درون

زندگی مدرن اغلب انسان را از خود دور می‌کند؛ اعلان‌ها، اخبار، شبکه‌های اجتماعی و تعهدات روزمره، توجه ما را بی‌وقفه به بیرون سوق می‌دهند. از این رو، بازگشت به خود نه یک اتفاق، بلکه یک تمرین مداوم است که نیازمند سکوت، بازنگری و صداقت در مواجهه با خویشتن است.

این تمرین می‌تواند از طریق نوشتن، مشاوره روانشناسی، مدیتیشن یا صرفاً چند دقیقه پرسیدن از درون خود انجام شود. هدف اصلی، یافتن ارتباط دوباره با حقیقت درونی است. حقیقتی که هیچ موفقیت یا تایید خارجی نمی‌تواند جایگزین آن شود. آرامش واقعی تنها زمانی امکان‌پذیر است که ما بتوانیم با خود واقعی‌مان ملاقات کنیم و احساس امنیت و پذیرش را در درون خود تجربه نماییم.

منبع خبر


مسئولیت این خبر با سایت منبع و جامعه ورزشی آفتاب نو در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.

آخرین اخبار ورزشی از فوتبال ایران و باشگاه های جهان را در سایت ورزشی آفتاب نو بخوانید

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

.

advanced-floating-content-close-btn