اختلاف‌نظر در حوزه فیلترینگ را باید به طور ریشه‌ای حل کنیم

جامعه ورزشی آفتاب نو:

به گزارش پارسینه و به نقل از جماران، «برای رفع فیلترینگ ، ورود شتاب زده ممکن است نتایج اصلی را حاصل نکند»؛ همین عبارت کوتاه از سوی سید ستار هاشمی وزیر ارتباطات و توسعه فناوری اطلاعات کافی بود تا آتش خشم زیر خاکستر بخش زیادی از جامعه و به خصوص بدنه حامیان دولت، حتی در کشاکش اخبار جنگ، دوباره شعله‌ور گردد؛ از ابتدای آغاز به کار دولت چهاردهم، همواره افزایش کیفیت اینترنت و رفع محدودیت‌ها از شبکه‌های اجتماعی محبوب در جامعه، از مطالبات اصلی مردم بوده است.

همچنین، سرعت رشد و توسعه تکنولوژی که مظهر آن «هوش مصنوعی» است و تاکید رهبر انقلاب بر موضوع «حکمرانی در فضای مجازی» در اولین دیدار با هیأت دولت، سبب شد تا با آقای «سید ابوالحسن فیروزآبادی» دبیر سابق شورای عالی فضای مجازی و مدیرعامل فعلی گروه توسعه فناوری زعیم به گفت و گو بشینیم؛ تسلط و اشراف وی بر مسائل جاری در حوزه تکنولوژی و همچنین سوابق حضور در دولت‌های دوازدهم و سیزدهم باعث شد تا نگاه واقع‌بینانه‌تری از وقایع داشته باشند.

فیروزآبادی حل معضل فیلترینگ را نیازمند یک اجماع ملی می‌دانست تا با بروز اولین اعتراض اجتماعی در کشور، دوباره به درد قبلی دچار نشود. وی معتقد است، اگر زودتر نتوانیم خود را ملزومات جهانی هماهنگ کنیم، ممکن است دچار خسارت جبران‌ناپذیر در حوزه فناوری اطلاعات شویم و بخش بزرگی از اقتصاد این عرصه را از دست بدهیم.

مشروح این گفت و گو در پی می آید:

 

 از اولین روزی که شما در سمت دبیر شورای عالی فضای مجازی قرار گرفتید، تا به امروز که در خدمت شما هستیم، ۱۰ سال می‌گذرد؛ در این چند سال اخیر و خصوصاً بازه چند ماهه، اتفاقاتی رخ‌داده که حتی تحلیلش هنوز برای خیلی‌ها نامأنوس یا نامفهوم باشد؛ مواردی مثل پروژه استارلینک و مسأله انفجار پیجرها در جنوب لبنان که در همین سه هفته اخیر رخ داد. در زمان مسئولیت‌تان فکر می‌کردید که در ده سال آینده، یک روزی ما به اینجا برسیم؟ 

پیش‌بینی رشد سریع و گسترده تکنولوژی به شکل امروزی، خارج از تصور من بود

 البته در اینکه تحولات خیلی سریع و عمیق و با حوزه کارکردی در سطح جهان در مورد فضای مجازی متصور بود، در این شکی نیست. ولی اینکه بگوییم جزئیات را به این معنی که امروز با این سرعت اتفاق می‌افتد، تصور می‌کردیم، چنین نبود. امروز ما شاهد رشد بسیار سریع پروژه‌های پیچیده‌ای مثل استارلینک و ظهور و بروز سخت‌افزارها، نرم‌افزارها و مدل‌های متنوع در حوزه هوش مصنوعی هستیم؛ آن‌هم با این حجم وسیع از سرمایه‌گذاری. پیش بینی این چنین رشد سریع و گسترده ای در ده سال پیش یک مقداری بیشتر از حد تصور بنده بود.

 

 یعنی کلیات را حدس می‌زدید، ولی نه با این جزئیات و گستردگی؟

خلق استارلینک برآورده شدن یک رویای قدیمی است

سال‌ها پیش از ظهور استارلینک، تله دسیک را مدار قرار دادند، اما همگام با سطح تکنولوژیک آن روز دنیا نبود

مایکروسافت و گوگل در تلاش برای ساخت هوشی شبیه به هوش انسانی هستند

 مثلاً درباره استارلینک باید گفت که یک رؤیای قدیمی است؛ قبل از آن، نزدیک ۳۰ و خرده‌ای سال پیش -فکر کنم ۱۹۹۰ بود- پروژه‌ای مشابه استارلینک به نام «تله دسیک» وجود داشت که در آن قرار بود هشت‌صد ماهواره را در مدار قرار دهند. این پروژه قرار بود بعد از پروژه ایریدیوم(Iridium) انجام بشود تا ارتباطات کره زمین را شبیه استارلینک تأمین کند. پروژه اریدیوم یک پروژه کوچک‌تری بود؛ مثلاً تعداد ماهواره‌هایش قرار بود ۷۷ عدد باشد و حتی آن ۷۷عدد را هم که تعیین کرده بودند، باز تحقق نیافت و تعداد کمتری در مدار قرار گرفت؛ ۶۶ ماهواره را در مدار قرار دادند که هنوز هم فعال است. با توجه به اینکه سطح تکنولوژیک آن پاسخگوی پیاده‌سازی پروژه‌هایی مثل تله دسیک نبود و یک برداشتی هم وجود داشت که فعلاً یک چنین کاری امکان‌پذیر نیست و زمان می‌برد تا محقق بشود، از این پروژه استقبالی که مدنظر بود به عمل نیامد.

ولی پروژه استارلینک، با توجه به تحولی که در حوزه صنایع فضایی پیش آمد که تعداد زیادی ماهواره امکان‌پذیر شد که در مدار قرار بگیرد و هم تکنولوژی‌های دیجیتال خیلی توسعه پیدا کرد که می‌شود با قدرت‌های پایین و آنتن‌های کوچک پهنای باند زیادی را محقق کرد و هم اینکه بین ماهواره‌ها در فضا می‌شود به روش نوری ارتباطات پهن‌باند برقرار کرد که نیازی به تعداد بسیار کمی ایستگاه زمینی برای پشتیبانی شبکه استارلینک است، مجموعه‌ای از این پیشرفت‌هایی که در حوزه‌های مختلف تکنولوژی پیش آمد، عملی شدن تئوری استارلینک را محقق کرد.

همین پدیده را ما در حوزه هوش مصنوعی هم شاهدیم. تحولات بسیار وسیعی در حوزه هوش مصنوعی رخ داده است؛ هم سخت‌افزاری و هم نرم افزاری. در سخت‌افزار، ما شاهد GPUها و TPUها هستیم که گوگل بیشتر روی Tensor processing unit (TPU) متمرکز است. هم کار سنگینی که در سخت‌افزارهای پردازشی به عمل آمد و هم بانک‌های بزرگی که در دنیا حاصل شد و در دسترس قرار گرفت، باعث شد که در شبکه‌های ارتباطی و اطلاعاتی دنیا تحولی ایجاد شود و براساس آن، نظام ابری پیاده‌سازی شد که در حقیقت، سوپر نود‌هایی از تراکم و انباشت اطلاعات حاصل شد. کمپانی‌هایی مثل مایکروسافت و گوگل که سرچری‌های (جستجوگرهای) بزرگ را با زبان‌های متعدد در دسترس داشتند، در ذهن‌شان امکان این مطرح شد که از مدل‌های زبانی بزرگ استفاده کنند که یکی از آنها مدل LLM (Large language model) است که براساس آن به‌یک‌باره می‌توانند هوشی شبیه هوش انسانی را به‌کار بگیرند. البته هنوز این امکان فقط در هوش محاسباتی است و در هوش هیجانی مشکلاتی وجود دارد؛ یعنی در اینکه بتوانند هوشی کاملاً شبیه انسان خلق بکنند، هنوز مشکلاتی وجود دارد. بخشی از هوش ما ناشی از بدن‌مندی ما است و هوش مصنوعی بالتبع کار یادگیری را از بدن‌مندها استفاده می‌کند. هنوز هم بین هوش مصنوعی و هوش طبیعی انسان فاصله است. پروژه‌ای که الآن روی آن کار می‌شود، شبیه‌سازی هوش طبیعی انسان است و برآورد این است که بین ده تا پانزده سال آینده به نتیجه برسد.

این تحولات بسیار وسیعی که شما در حوزه هوش مصنوعی می‌بینید، برآمده از دانش‌های متعدد است. دانش هوش مصنوعی که مبتنی بر تئوری‌های شناختی (Cognitive theories) و کلان داده است که از روش‌های machin learning و Deep machin learning، یعنی یادگیری ماشینی عمیق و ظهور و بروز سخت‌افزارها و شبکه‌های مخابراتی با حداقل تأخیر به وجود آمده است.

بشر یک‌مدتی دنبال این بود که تا می‌تواند پهنای باند ارتباطی را افزایش بدهد. بعد برای اینکه بتواند هوش مصنوعی قدرتمند فراهم کند، به این نتیجه رسید که بایستی برقراری ارتباط بین بانک‌های اطلاعاتی و کنشگران شبکه‌ای به حداقل زمان ممکن برسد که از آن تعبیر به  latency  (یعنی «تأخیر»)  می‌شود و این کار محقق شد.

مجموعه این دانش‌ها باعث شد که یک‌مرتبه از درونش هوش مصنوعی بیرون آید.

نکته دیگری که خیلی جالب است و باید به آن توجه بکنیم این است که اینترنت را آمریکایی‌ها پایه‌گذاری کردند؛ وزارت دفاع آمریکا. از یک تاریخی هم تصمیم گرفتند این را وارد اقتصاد جهانی بکنند که شد اینترنت؛ یعنی آرپانت(Arpanet) بود، بعد از وارد شدن در اقتصاد جهانی، اینترنت(Internet) شد.

غول‌های بزرگ فناوری در آمریکا به صورت همگرا با یکدیگر تقسیم‌کار کردند

در حوزه هوش مصنوعی هم الآن ملاحظه می‌کنید که در آمریکا ده-دوازده غول بزرگ وجود دارد که بازیگران اصلی اقتصاد حوزه‌های دیجیتال و تکنولوژی‌های نوظهورند. این ده دوازده کمپانی بزرگ یا غول‌های فناوری آمریکا به‌صورت همگرا بین خودشان تقسیم‌کار کرده‌اند. این تقسیم‌کار با ایجاد همگرایی در همه حوزه‌های فناوری‌های نوظهور صورت گرفته است که من فقط بخشی از آن را در دو پروژه هوش مصنوعی، آن‌هم شاخه زبانی‌اش و حوزه ارتباطی که استارلینک است، اشاره کردم.

اصلاً علتی که از استارلینک استفاده می‌کنند، این است که تاخیر در ارتباطات فضایی را به حداقل برسانند. در این پروژه، ماهواره را می‌آورند به زمین نزدیک می کنند؛ فقط نزدیک به زمین نیستند، بلکه very Leo است؛ یعنی خیلی نزدیک به زمین است. الآن در ارتفاع ۳۵۰ کیلومتری‌اند ولی برنامه‌شان این است که در ۲۵۰ کیلومتری زمین برسانند. با توجه به‌سرعت ۳۰۰ هزار کیلومتر در ثانیه نور، یک رفت‌وبرگشت، عدد کوچکی را تشکیل می‌دهد(بعبارتی کمتر از ۲۰ میکروثانیه). آن‌وقت می‌توانند بسیاری از اپلیکشن‌ها و کاربری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی را پاسخگویی بکنند.

همگرایی شرکت‌های بزرگ فناوری آمریکایی با یکدیگر می‌تواند زمینه انحصاری شدن سخت‌افزارهای پردازشی را فراهم آورد

نگرانی اخیر مقام معظم رهبری در خصوص هوش مصنوعی نیز ناظر به این موضوع است

جهش در پردازش‌های کوانتمی، دنیا را وارد عصر جدیدی خواهد کرد

نکته‌ای دیگری که به نظر من باعث می‌شد که ما نتوانیم این سرعت تحولات را پیش‌بینی بکنیم، همگرایی غول‌های فناوری آمریکایی و سرمایه‌گذاری سنگینی است که در این حوزه کردند. این توجه و اهتمام به حدی است که همین الآن وقتی سخت‌افزارهایی تولید می‌شود، از قبل توسط خود همین غول‌ها پیش‌خرید شده است. حتی نگرانی هم وجود دارد که با ارائه خدمات بسیار ارزان پردازشی به کل کره زمین، یک‌نوع انحصاری از تراکم سخت‌افزارهای پردازشی را در خودشان ایجاد کنند.

نگرانی‌هایی را که مقام معظم رهبری در حوزه هوش مصنوعی اشاره کردند، همین نگرانی است؛ مثلاً GPU as a service یا Processing as a Service، فقط در نقاط خاصی از دنیا مطرح باشد. مدل‌هایی که در حوزه هوش مصنوعی الآن دارد مطرح می‌شود و ازلحاظ کارکردی اثرات و خروجی‌هایی شبه معجزه دارند، فقط در جاهایی مطرح می‌گردد که دسترسی به کلان داده های خیلی بزرگ و قدرت‌های پردازشی بسیار بزرگ امکان‌پذیر است.

در حقیقت، کلان داده هایی در اختیار غول‌های فناوری آمریکایی است که از نظر قدرت پردازشی قطعاً جای دیگر دنیا نظیر و شبیه ندارد. همچنین، همان‌طور که عرض کردم، الآن سرمایه‌گذاری‌های عمده توسط آنها در این حوزه می‌شود؛ به‌اضافه چشم‌اندازی که در موضوع پردازش‌های مربوط به کوانتوم داریم می‌بینیم. کوانتومی هم الآن در افق دیده می‌شود و دارد سر درمی‌آورد. روش‌های کوانتومی که الآن دارد استفاده می‌شود؛ البته فعلاً روش‌های ریاضی خاصی را حل می‌کند، ولی باز در چشم‌انداز دیده می‌شود که می‌شود این را به یک ماشین پردازشی همه‌جانبه تبدیل کرد. اگر این اتفاق بیفتد، ما یک‌مرتبه در حوزه تکنولوژی یک مرزشکنی خواهیم داشت و در حوزه محاسبات وارد عصر جدیدی خواهیم شد.

حتی افق روشنی هم برای بازیگران اصلی تکنولوژی وجود ندارد

با تجربه ی آن‌چیزی که در افق دارم می‌بینم و با همگرایی که در این سرمایه‌گذاری‌ها دارد صورت می‌گیرد، من می‌خواهم حتی بالاتر بگویم که شاید افق آن برای خود بازیگران اصلی هم خیلی روشن نباشد. همین نبود روشن افق برای روش‌های کوانتومی در حوزه تکنولوژی است. یکی از دعواهای جدی که در آمریکا بین گلوبالیست‌ها و آنتی‌گلوبالیست‌ها وجود دارد، در حقیقت ذات این دعوا، دعوای تکنولوژیستی است؛ یعنی تکنوکرات‌ها دارند با هم دعوا می‌کنند؛ تکنوکرات‌هایی که هم بازار را می‌گیرند و هم تکنولوژی را. آنتی‌گلوبالیست‌ها از اینکه این افق مه‌آلود است نگران‌اند؛ وگرنه به نظر من دو طرف‌شان گلوبالیست‌هستند. اصل دعوا بر سر سرعت گلوبالیزیشین و سر سرعت جهانی‌شدن است؛ آنتی‌گلوبالیست‌ها معتقدند که باید یک ترمز بزنیم و اول خودمان امنیت داشته باشیم. حوادثی هم در دنیا اتفاق افتاد که مسئله ترمز زدن را نه‌فقط برای آنها، بلکه برای کشورهای درحال‌توسعه و توسعه‌یافته دیگر هم مطرح کرد و این سؤال را ایجاد کرد که شاید حرف آنتی‌گلوبالیست‌ها درست باشد.

یک‌وقتی آنتی‌گلوبالیست‌ها که در خیابان تظاهرات می‌کردند، فقرای جهان بودند. اگر خاطرتان باشد، هر وقت اجلاسی در این زمینه برگزار می‌شد، کسانی که مخالف جهانی‌شدن بودند معمولاً چپ‌ها، فقرا و کارگران بودند که جمع می‌شدند و تظاهرات به راه می‌انداختند. اما الآن معترضین در سطح سیاست‌مداران ارشد آمریکایی است. حوادثی مثل پاندمی کرونا یا همین کاری که اسرائیلی‌ها کردند، نشان داد که ما بایستی هنوز که هنوز است نسبت به زمین و محلی بودن تعصب به خرج بدهیم. با اینکه در جهانی‌شدن همیشه می‌گویند باید به سمت تقسیم‌کار جهان، کاهش تعصب سرزمینی، تضعیف هویت‌های هنجاری و جغرافیایی و عدم لزوم داشتن دولت-ملت با قدرت و اقتدار گذشته، پیش برویم؛ اما اینها حرف‌هایی است که علامت سؤال روی همه آنها وجود دارد. وقتی مباحث حکمرانی در میان می‌آید، سؤال این است که ستون این حکمرانی در کجا باید باشد؟ رابطه حکمرانی با حاکمیت یا فراحکمران باید به چه صورت باشد؟ روابط حکمرانی را در این نظام جهانی چجوری تعریف کنیم؟ اینها سؤالات بسیار بزرگی است که من مطمئنم که هیچ‌کس جواب روشنی برایش ندارد. همه جواب‌هایی مه‌آلود برای این سؤالات دارند.

 

 نکته‌ای در ارتباط با سؤال قبلی؛ شما فرمودید این همگرایی باعث شده که صرفاً سرعتش بیشتر بشود؛ یعنی مثلاً اگر شما قبلاً فکر می‌کردید که پنج سال دیگر به اینجایی می‌رسیم که الآن هستیم، اما می‌بینیم الآن که بسیار کم‌تر از آن پنج سال است، عملاً رسیده‌ایم. اما این همگرایی در واقع، همگرایی میان شرکت‌ها و غول‌های بزرگ آمریکایی است. این افزایش سرعت در تکنولوژی و جهانی شدن، برای ما چه نتایجی دارد؟

غول‌های بزرگ سرمایه‌گذاری تنها منافع مادی خود را در اولویت قرار می‌دهند

آن‌ها حتی تعهدی به مردم سرزمین خودشان هم ندارند

قدرت نرم شرکت‌های بزرگ فناوری، برای همه ما نگران کننده خواهد بود

قدرت اقتصادی، استعداد برتر و نفوذ بازار، همچنان آمریکایی‌ها را در هوش مصنوعی پیشتاز نگه داشته است

این همگرایی از یک لحاظ نگران‌کننده است؛ از این لحاظ که اینها شرکت‌اند و فقط منافع مادی را در نظر می‌گیرند. اینها تعهدی نسبت به جهان ندارند و حتی نسبت به مردم سرزمین خودشان که آمریکا باشد هم ندارند؛ هدف‌شان حداکثر سودآوری است. هدف‌های دیگری که مطرح می‌شود، حتی جهانی‌شدن، به نظرم هدف‌های ثانوی است؛ زیرا موضوعی مثل جهانی‌شدن به بزرگ شدن و متنوع شدن بازار کمک می‌کند و این فرصت‌های جدید برای‌شان خلق می‌کند. قطعاً استعمارگران اگر فرصت‌های لازم را در چهارچوب سرزمین خودشان داشتند، در سرزمین خودشان می‌ماندند. اگر هیتلر نیازی به بیرون نداشت، تئوری فضای حیاتی را مطرح نمی‌کرد که بگوید من باید بروم دنیا را بگیرم تا فضای حیاتی برای قوم ژرمن فراهم بکنم.

بنابراین، وجود شرکت‌هایی با این قدرت‌های اقتصادی و با این‌همه قدرت فناورانه و قدرت نرمی که دارند، نگران‌کننده است. الآن پلتفرم‌های جهانی، بانک‌های بزرگ اطلاعاتی، تکنولوژی‌های پردازشی، بهترین و بزرگترین پلتفرم‌های دنیا در اختیار این شرکت‌ها است. یکی از سؤالاتی که همیشه هم از طرح آن منع می‌کنند این است که مثلاً وضعیت آمریکا در حوزه هوش مصنوعی چطور است؟ همین‌طور وضعیت چین یا کشور دیگری در این سطح. الآن چین هم در این حوزه خیلی کار می‌کند؛ چینی‌ها تعداد دانشمندانی که در حوزه هوش مصنوعی دارند، از آمریکایی‌ها بیشتر است. آنها در تعداد پتنت‌(ثبت اختراع)هایی که تولید می‌کنند، از سال ۲۰۱۹ تا الآن، در دنیا Number one (شماره یک) است؛ یعنی از آمریکا هم جلوتر است. ولی آیا در حوزه هوش مصنوعی هم پیش‌رو است؟ خیر. آمریکایی‌ها چه مزیتی دارند؟ تلنت(استعداد برتر)، قدرت اقتصادی، ضریب نفوذ بازار و امثال آن را دارند. آنها زیرساخت‌هایی -چه زیرساخت‌های ارتباطی، چه زیرساخت‌های اطلاعاتی و چه زیرساخت‌های فرهنگی- دارند که در طول سال‌ها اینها را فراهم آوردند و از مجموعه‌ای اینها یک قدرت عجیبی خلق کرده‌اند که این قدرت می‌تواند وحشی باشد و می‌تواند موج‌هایی تولید کند که در آن موج‌ها به یکی از کشورهای درحال‌توسعه، مثل ما، ضربات جدی وارد کند. ما بایستی در رابطه با این موج‌ها و این تغییر و تحولاتی که دارد در نظام جهانی اتفاق می‌افتد، خودمان هوشیاری کامل را داشته باشیم.

[سید ابوالحسن فیروزآبادی]

 آقای دکتر، من اگر بخواهم یک صورت‌بندی ساده از صحبت‌های شما برای فهم عادی خودم به‌عنوان یک شهروند داشته باشم، باید بگویم که امروز فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی به جایی رسیده است- مثلاً فرض کنید من اگر دانشجو باشم و بخواهم از هوش مصنوعی کمک بگیرم، با استفاده از هوش مصنوعی می‌توانم یک کتاب ۴۰۰ صفحه‌ای را بدهم و به راحتی پی‌دی‌اف آن را مثلاً در ۱۰صفحه تحویل بگیرم. اگر شهروند عادی باشم و بخواهم اینترنت بهتری داشته باشم، می‌توانم به‌راحتی استارلینک تهیه کنم که هم نسبت به شرکت‌ها و اینترنت دولتی، سرعت خیلی بهتری دارد و هم به کسی متعهد نباشم. در حوزه امنیت ملی هم می‌بینید که ما در سه سال گذشته، فکر کنم دومرتبه حملات سایبری به پمپ‌بنزین‌های‌مان را داشتیم، قبلاً هم در مورد نیروگاه‌های هسته‌ای‌مان مسأله استاکس‌نت بود، اخیراً هم اتفاقاتی در مورد پیجرها در جنوب لبنان رخ داد. می‌گویند انگار هوش مصنوعی آرایش جنگی را هم در دنیا عوض می‌کند؛ یعنی قبل از اینکه جنگی شروع بشود و قبل از اینکه نیروی زمینی بیاید، ممکن است به کمک هوش مصنوعی بتوانند هرم فرماندهی یک ارتش را از بین ببرند و در ساختار آن سازمان یا نهاد ارتش خلل ایجاد کنند. با توجه به اینکه مقام معظم رهبری در صحبت‌های دو یا سه هفته قبل‌شان، در اولین دیدار دولت با ایشان، تأکید زیاد بر هوش مصنوعی کردند و یک شورایی هم قرار بود برای هوش مصنوعی تشکیل بشود، فکر می‌کنید ما می‌توانیم خودمان را برسانیم؟ فکر می‌کنید که آیا ما می‌توانیم با این وضعیتی که امروز داریم، همگام با رشد جهانی پیش برویم؟ اگر عقب هستیم، باید چه‌کارهایی بکنیم که بتوانیم این را جبران کنیم؟

 


+

آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.

عضو تلگرام آفتاب نو شدی؟ اگه نه تا دیر نشده کلیک کن آخرین اخبار ورزشی رو اونجا ببین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn