تاریخ انتشار : یکشنبه ۷ دی ۱۴۰۴ - ۱۶:۲۵
کد خبر : 752104

هم در داخل و هم در خارج به بهرام بیضایی ستم شد

هم در داخل و هم در خارج به بهرام بیضایی ستم شد

جامعه ورزشی آفتاب نو: EmailWhatsAppTelegramTwitter پرویز جاهد، منتقد و پژوهشگر سینما، در گفت‌وگویی تفصیلی به تحلیل میراث هنری بهرام بیضایی پرداخت و ضمن بررسی موانع تولیدی و رنج‌های مهاجرت این هنرمند فقید، سینمای او را به دلیل بهره‌گیری از زبان آرکائیک و نشانه‌شناسی اساطیری، تجربه‌ای منحصربه‌فرد و هم‌تراز با بزرگان تاریخ سینمای جهان همچون کوروساوا

جامعه ورزشی آفتاب نو:

پرویز جاهد، منتقد و پژوهشگر سینما، در گفت‌وگویی تفصیلی به تحلیل میراث هنری بهرام بیضایی پرداخت و ضمن بررسی موانع تولیدی و رنج‌های مهاجرت این هنرمند فقید، سینمای او را به دلیل بهره‌گیری از زبان آرکائیک و نشانه‌شناسی اساطیری، تجربه‌ای منحصربه‌فرد و هم‌تراز با بزرگان تاریخ سینمای جهان همچون کوروساوا دانست.

اختصاصی سلام سینما؛ مهلا رنجبران | بهرام بیضایی، جانِ بیدارِ فرهنگ و اسطوره‌شناس بی‌بدیل سینما و تئاتر ایران، سرانجام پس از سال‌ها آفرینشگری در غربت، چشم از جهان فروبست.
در ادامه، گفت‌وگوی اختصاصی سلام سینما را با پرویز جاهد، منتقد و پژوهشگر سینما، در خصوص جایگاه و میراث هنری استاد بیضایی را می خوانید.

تراژدی ناتمام؛ از رگبار خلاقیت تا موانع سنگی

پرویز جاهد، منتقد سینما، در خصوص تاثیرگذارترین آثار بهرام بیضایی بر سینمای ایران و جهان گفت: فیلم‌های زیادی از ایشان به یادگار نماند؛ ایشان بسیار نوشتند اما به دلیل محدودیت‌ها و موانعی که بر سر راهشان بود، موفق نشدند بسیاری از ایده‌هایشان را به تصویر بکشند یا روی صحنه ببرند. با این حال، «رگبار» به عنوان اولین فیلم بلندشان، بیضایی را به عنوان یک استعداد و چهره خلاق مطرح کرد و این اثر به یکی از ستون‌های موج نو سینمای ایران تبدیل شد.
وی در خصوص بن‌بست‌های کاری این هنرمند افزود: اگر به شناسنامه فیلم‌نامه‌ها یا نمایشنامه‌های چاپ شده ایشان نگاه کنید، در همان ابتدا قید شده که «هرگونه تلاش برای ساخته شدن این فیلم یا به روی صحنه بردن این نمایشنامه به شکست انجامید»؛ و این یک تراژدی بزرگ برای یک کارگردان، نمایشنامه‌نویس و فیلمساز خلاق است.

 

از سانسور محتوایی تا فشار سرمایه

 

جاهد در پاسخ به خبرنگار «سلام سینما» در خصوص دلایل ناکامی در تولید بسیاری از آثار بیضایی تاکید کرد: این موضوع چند دلیل داشت؛ یکی ممیزی و سانسور بود و دیگری مسائل مالی. وقتی فیلمسازی اجازه نمایش نمی‌گیرد، هیچ تهیه‌کننده‌ای حاضر به سرمایه‌گذاری نیست. در واقع ایشان علاوه بر سانسور دولتی، دچار «سانسور مالی» هم بودند. بارها از ایشان شنیدم که افرادی با وعده علاقه به آثارشان جلو می‌آمدند، اما به محض جدی شدن کار و حتی پس از اخذ مجوز از ارشاد، به دلیل ترس از توقیف و ریسک سرمایه، عقب‌نشینی می‌کردند.

ماهی در بیرون از آب؛ روایت تلخ مهاجرت

این منتقد سینما با اشاره به دوران مهاجرت استاد بیضایی خاطرنشان کرد: بیضایی فیلمسازی بود که ریشه در فرهنگ، هنر و تاریخ این سرزمین داشت و نبضش در ایران می‌تپید. وقتی ایشان مهاجرت کرد، درست مانند ماهی بود که از آب گرفته باشند. علیرغم تمام امکاناتی که در دانشگاه استنفورد در اختیارشان گذاشتند تا آثاری مثل «طرب‌نامه» یا «گزارش ارداویراف» را اجرا کنند، باز هم مایه تاسف است که هنرمندی با این سطح از نبوغ، به دلیل فشارها مجبور به ترک خاک شد. این سرنوشت تلخ بسیاری از سرمایه‌های ملی ماست که در غرب دچار نوعی انزوا می‌شوند؛ انزوا از این جهت که بیضایی در خارج از جغرافیای ایران و بدون اتمسفر این سرزمین، دیگر نتوانست فیلم بسازد.

جایگاه جهانی بیضایی و بازسازی میراث توسط اسکورسیزی

پرویز جاهد در خصوص ابعاد بین‌المللی آثار بیضایی تصریح کرد: اینکه بیضایی جهانی شد یا نه، شاید چندان اهمیت نداشته باشد؛ چرا که جهان در نهایت به اهمیت آثار او پی خواهد برد. فیلم «باشو غریبه کوچک» از نخستین آثاری بود که بعد از انقلاب در جشنواره «نانت» فرانسه مطرح شد و جوایزی گرفت، اما آثار دیگر او کمتر درک شدند.
وی در ادامه افزود: تا همین اواخر که «بنیاد سینمای جهان» متعلق به مارتین اسکورسیزی، فیلم «رگبار» را به صورت دیجیتالی ترمیم (Restore) کرد و در جشنواره‌های مهمی مثل «بولونیا» به نمایش گذاشت، بسیاری از غربی‌ها تازه متوجه شدند که چه فیلمساز برجسته‌ای در ایران وجود داشته که نامش را نشنیده بودند. این ستمی بود که به بیضایی شد؛ از یک سو در داخل محدود شد و از سوی دیگر غربی‌ها که غالباً به دنبال تصاویر «اگزوتیک» و سطحی از جامعه ایران بودند، نتوانستند پیچیدگی‌ها، رمزگان‌ها و نشانه‌های عمیق آثار او را درک کنند.

تمایز هنری؛ بیضایی، فراتر از رئالیسم

جاهد در پاسخ به این سوال که ویژگی متمایز آثار بیضایی نسبت به دیگران چیست، تاکید کرد: کارهای بیضایی واقع‌گرا (رئالیستی) نبود. برخلاف آثار ساده، سینمای او پر از نماد، نشانه و دلالت‌هایی است که آبشخور آن فرهنگ کهن، اساطیر و تاریخ ایران است. او زبانی منحصر‌به‌فرد داشت که با زبان‌های آرکائیک و متونی مثل «تاریخ بیهقی» یا اشعار سعدی پهلو می‌زد. آثاری مثل «طومار شیخ شرزین» یا «مرگ یزدگرد» از نظر کار با زبان فارسی بی‌نظیرند. حتی بازیگران او کار سختی برای اجرای دیالوگ‌هایش داشتند و هر کسی از پس آن برنمی‌آمد. او مسیری را رفت که پیش از آن کسی تجربه نکرده بود و از این لحاظ با بزرگانی چون کوروساوا و میزوگوشی قابل مقایسه است.

ضایعه‌ای جبران‌ناپذیر برای فرهنگ ایران

پرویز جاهد در پایان، در خصوص فقدان این هنرمند گفت: درگذشت ایشان یک ضایعه بزرگ و جبران‌ناپذیر برای فرهنگ ایران است. واقعاً متاسفم که ایشان در خارج از کشور از جهان رفتند؛ در حالی که عاشق ایران بودند و دلشان می‌خواست برای این مردم فیلم بسازند و بنویسند.
اگرچه فضای دیجیتال به ما اجازه داد آثار دوره‌ی غربت او را ببینیم، اما هرگز کافی نبود. جای بیضایی در همین جغرافیا بود و این مایه اندوه است که او ناخواسته مجبور به زیستن و مرگ در غربت شد.

 


منبع خبر


مسئولیت این خبر با سایت منبع و جامعه ورزشی آفتاب نو در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.

آخرین اخبار ورزشی از فوتبال ایران و باشگاه های جهان را در سایت ورزشی آفتاب نو بخوانید

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

.

advanced-floating-content-close-btn