فلسفه تمدنی وحدت اسلامی؛ از وجوب شرعی تا الزام راهبردی برای آینده

جامعه ورزشی آفتاب نو:

کد خبر: ۲۸۶۳۹۲

تاریخ انتشار: دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۴ – ۲۱:۱۷

به گزارش بهداشت نیوز حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه با تأکید بر اینکه وحدت مسلمین یک وجوب شرعی و عقلی است، این اصل را نه یک راهکار تاکتیکی، بلکه یک ضرورت راهبردی برای تحقق تمدن نوین اسلامی و همگامی با تحولات پرشتاب جهان معاصر دانست.

وحدت؛ یک وجوب دوگانه شرعی و عقلی

حجت‌الاسلام خسروپناه در ابتدای سخنان خود، پس از تبریک این ایام، به تبیین ماهیت بنیادین وحدت در اسلام پرداخت و اظهار داشت: وحدت و انسجام میان مسلمین، یک وجوب شرعی و در عین حال یک الزام عقلی است. بر این اساس، هر فرد یا جریانی که منشأ تفرقه باشد، در حال ارتکاب یک فعل حرام است، و در این حکم تفاوتی میان شیعه یا سنی وجود ندارد.

وی ریشه اصرار حضرت امام (ره) بر این نام‌گذاری و مفهوم را در نگاه تمدنی ایشان و مقام معظم رهبری جستجو کرد و افزود: رهبران انقلاب اسلامی با اشراف کامل بر تاریخ تمدن اسلامی، واقف بودند که دوره‌های شکوفایی و رشد علمی و فناورانه جهان اسلام، همواره محصول وحدت و هم‌افزایی میان مسلمانان بوده است. به عنوان مثال، دوره آل بویه که به عنوان یک دوره شکوفایی شناخته می‌شود، عصری بود که در آن وحدتی سازنده میان شیعه و سنی شکل گرفت و این همکاری متقابل، به یک ارتقاء چشمگیر در علم و فناوری منجر شد.

چشم‌انداز آینده: تمدن‌سازی، پروژه‌ای فراملی

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با نگاهی به آینده، تأکید کرد که تحقق چشم‌انداز تمدن نوین اسلامی، پروژه‌ای فراتر از ظرفیت یک کشور به تنهایی است. وی تصریح کرد: اگر ما به دنبال رسیدن به یک تمدن نوین اسلامی هستیم، این مهم حتماً باید با مشارکت همه مسلمانان محقق شود. به عبارت دیگر، ایران به تنهایی نمی‌تواند تمدن‌سازی کند. مصر به تنهایی قادر به این کار نیست. عربستان سعودی، ترکیه، پاکستان، مالزی، اندونزی و دیگر کشورهای اسلامی در آفریقا، مانند تانزانیا، هیچ‌کدام به تنهایی توانایی این اقدام بزرگ را ندارند. این کشورها باید با یکدیگر و در کنار هم تمدن‌سازی کرده و مسیر پیشرفت علم و فناوری را بپیمایند.

استاد خسروپناه با اشاره به سرعت بی‌سابقه تحولات جهانی، این ضرورت را بیش از پیش حیاتی خواند: علوم امروز با گذشته تفاوت بنیادین دارند. در گذشته ممکن بود صد سال بگذرد تا یک تحول علمی بزرگ رخ دهد، اما امروز تحولات به صورت لحظه‌ای اتفاق می‌افتد. پیشرفت‌های عظیم بشریت در حوزه‌هایی مانند هوش مصنوعی، فناوری کوانتوم، مواد پیشرفته، صنایع استراتژیک نظیر فولاد و حوزه امنیت غذایی، کارهایی نیستند که از عهده یک جامعه یا یک ملت خاص برآیند. این امر حتماً مستلزم آن است که مسلمانان با هم متحد شوند و با کمک یکدیگر، این مسیر پیشرفت را دنبال کنند.

تجربه جهانی: از اتحادیه اروپا تا ضرورت وحدت اسلامی

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به تجربیات جهانی، به نمونه اتحادیه اروپا اشاره کرد و گفت: اروپایی‌ها پس از قرن‌ها جنگ‌های ویرانگر داخلی، که جنگ جهانی اول و دوم نمونه‌های واضح معاصر آن بودند، متوجه شدند که باید اتحادیه‌ای را شکل دهند، وگرنه نابود می‌شوند و اگر اتحادیه اروپا شکل نمی‌گرفت، اروپا نابود می‌شد. همین امروز نیز شاهد هستیم که قدرت‌هایی مانند آمریکا به دنبال تضعیف و حتی نابودی اروپا هستند.

وی افزود: حرکت‌های اخیر چهره‌هایی مانند ترامپ، صرفاً علیه کشورهای اسلامی نیست، بلکه علیه چین، روسیه و حتی متحدان اروپایی نیز هست، هرچند انگلستان به دلیل همراهی بیشتر با آمریکا یک استثنا محسوب می‌شود. این تجربه به ما نشان می‌دهد که در دنیای امروز، اتحاد یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت برای بقا است.

ماهیت وحدت: تمدنی و ایجابی، نه صرفاً تدافعی

استاد خسروپناه در تبیین ماهیت دکترین وحدت امام (ره) تأکید کرد که این وحدت، صرفاً یک راهکار دفاعی نیست. غرض این است که ما برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی، نیاز به این وحدت داریم و این، یک وحدت تمدنی است. لذا این وحدت، یک وحدت تدافعی نیست که بگوییم چون یک دشمن مشترک داریم، پس باید متحد باشیم. نه، حتی اگر اصلاً دشمنی هم نداشتیم، ما برای پیشرفت و تمدن‌سازی نیاز به وحدت داشتیم.

ریشه‌های تاریخی و نقش بی‌بدیل امام خمینی (ره)

وی با اشاره به تلاش‌های دشمنان برای ایجاد تفرقه، از جمله ایجاد جریان‌های افراطی موسوم به شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی، به پیشینه تاریخی ایده تقریب مذاهب نیز پرداخت. البته قبل از حضرت امام نیز، بحث تقریب مذاهب توسط بزرگانی چون آیت‌الله بروجردی و علمای الازهر مصر و شخصیت‌هایی مانند مرحوم نواب صفوی و مرحوم آیت‌الله قمی مطرح بود و این مسیر شروع شده بود.

با این حال، استاد خسروپناه نقش حضرت امام (ره) را در این میان بی‌بدیل و منحصربه‌فرد دانست و نتیجه گرفت: اما این امام بود که تئوری وحدت مذاهب اسلامی و وحدت مسلمین را بر اساس آیه شریفه وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا، هم به صورت یک نظریه منسجم تئوریزه کرد، هم آن را جهانی نمود و توانست آن را به یک گفتمان بسیار اثرگذار در سطح جهان اسلام تبدیل کند. این نگاه حکیمانه و آینده‌نگرانه ایشان، ضامن توفیقات بسیاری در این مسیر بوده است.

استاد خسروپناه در ادامه گفتگوی خود پیرامون هفته وحدت، در پاسخ به یکی از رایج‌ترین و کلیدی‌ترین شبهات مطرح‌شده در این حوزه، تأکید کرد که دکترین وحدت اسلامی، آن‌گونه که توسط بزرگانی چون امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری تبیین شده، به هیچ عنوان به معنای نفی هویت‌های مذهبی یا دست کشیدن شیعه و سنی از اعتقادات خاص خود نیست. وی با تشریح سه بُعد حیاتی تمدنی-علمی، فکری-فرهنگی و امنیتی-دفاعی، وحدت را یک ضرورت چندلایه و یک استراتژی بقا و پیشرفت برای کل امت اسلامی در دنیای پرچالش امروز معرفی کرد.

تفکیک حوزه مباحثه علمی از اتحاد راهبردی

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در پاسخ به این نگرانی که آیا وحدت به معنای کنار گذاشتن اعتقادات است، با قاطعیت این تصور را رد کرد و گفت: باید میان دو حوزه کاملاً مجزا تفکیک قائل شد. هیچ‌یک از بزرگان و منادیان حقیقی تقریب، از شیخ شلتوت در مصر و آیت‌الله بروجردی در قم گرفته تا حضرت امام و مقام معظم رهبری، هرگز نگفته‌اند که لازمه وحدت این است که شیعه، سنی بشود یا سنی، شیعه بشود. این یک کج‌فهمی یا تحریف مغرضانه است.

وی افزود: حوزه اول، حوزه مباحثات علمی و کلامی است. طبیعی است که علمای شیعه و سنی می‌توانند و باید در فضایی صمیمی، علمی و مبتنی بر عقل و اخلاق، بنشینند و حتی در مورد مسائل اختلافی خود به گفتگو بپردازند. این محافل علمی برای رشد و پویایی اندیشه اسلامی ضروری است. اما حوزه دوم، حوزه وحدت راهبردی و عمل مشترک در میدان‌های حیاتی است. وقتی ما از وحدت سخن می‌گوییم، منظورمان این است که علمای شیعه و اهل سنت، نخبگان و توده‌های مردم، برای تحقق اهداف بزرگی چون تمدن نوین اسلامی، باید دست در دست یکدیگر داده و این مسیر را با هم پیش ببرند.

اولویت‌سنجی تهدیدات؛ مقابله با الحاد مدرن، مسئله مشترک شیعه و سنی

استاد خسروپناه در ادامه، با ارائه یک تحلیل آسیب‌شناسانه از وضعیت فکری جهان معاصر، تأکید کرد که امروز امت اسلامی با تهدیدات مشترکی مواجه است که به مراتب خطرناک‌تر از اختلافات تاریخی درون‌دینی است. وی خاطرنشان ساخت: من معتقدم امروز مسائل بسیار مهم‌تری از مباحث اختلافی کلاسیک وجود دارد. جهان اسلام امروز با شبهات بنیادینی که از دل مکاتبی چون اومانیسم، سکولاریسم و سابجکتیویسم (اصالت فردیت) برمی‌آید، مواجه است. این جریان‌های فکری، نسل جوان ما را به لحاظ اندیشه به نسبی‌گرایی معرفتی، به لحاظ اعتقادی به الحاد، و به لحاظ عملی به اباحی‌گری سوق می‌دهند. این ویروس‌های فکری، شیعه و سنی نمی‌شناسند و اساس دین‌داری را هدف قرار داده‌اند. بنابراین، اولویت اصلی علمای جهان اسلام باید پرداختن به این مسائل کلیدی و ارائه پاسخ‌های متقن به این شبهات باشد، نه دامن زدن به اختلافات مدرسه‌ای که ممکن است کاربرد اجتماعی چندانی هم نداشته باشند.

ضرورت علمی و فناورانه؛ اتحاد برای گریز از بردگی نوین

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، مهم‌ترین بُعد ایجابی و تمدن‌ساز وحدت را در عرصه علم و فناوری دانست و نسبت به شکل‌گیری نوعی استعمار فناورانه یا بردگی نوین هشدار داد. وی با ذکر مثال‌های مشخص توضیح داد: پیشرفت در حوزه‌هایی مانند فناوری‌های کوانتومی (کامپیوترها، سنسورها و بیولوژی کوانتومی)، هوش مصنوعی، نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی، بسیار پرهزینه و پیچیده است. به لحاظ اقتصادی، برای یک کشور اسلامی، چه شیعه و چه سنی، به‌صرفه نیست که به تنهایی وارد این عرصه‌ها شود و اساساً توان علمی یک کشور نیز برای خودکفایی در تمام این زمینه‌ها کافی نیست.

راهکار پیشنهادی وی، ایجاد یک کنسرسیوم علمی-صنعتی در جهان اسلام بود: اگر کشورهای اسلامی، اعم از دولت‌ها، ملت‌ها و به‌ویژه نخبگان و دانشمندانشان، با یکدیگر متحد شوند، می‌توانند یک تقسیم کار راهبردی انجام دهند. برای مثال، یک کشور بر روی حوزه میکروالکترونیک و تولید تراشه (Chip) متمرکز شود، کشور دیگر بر روی تولید پردازنده‌های گرافیکی (GPU) برای هوش مصنوعی، کشور سوم بر روی الگوریتم‌نویسی و کدنگاری، و دیگری بر روی توسعه پلتفرم‌ها. تنها با چنین تقسیم کاری است که زنجیره کامل علم و فناوری در جهان اسلام شکل می‌گیرد.

وی با انتقاد از رویکرد قدرت‌های بزرگ جهانی، افزود: ترکیه یا عربستان به تنهایی و با تکیه بر مشارکت آمریکا و اروپا نمی‌توانند این مسیر را طی کنند. زیرا آمریکا قطعاً اجازه تولید فناوری‌های راهبردی مانند کامپیوتر کوانتومی را به آن‌ها نخواهد داد. حداکثر کاری که می‌کنند این است که به آن‌ها می‌گویند شما داده (Data) خام را بدهید، ما آن را به اطلاعات (Information) تبدیل کرده و به شما می‌فروشیم. برخی ممکن است احساس کنند با این کار به‌روز شده‌اند، اما این به‌روز شدن، عین بردگی است؛ یک بردگی به‌روزه که وابستگی آن بسیار عمیق‌تر و خطرناک‌تر از وابستگی‌های پنجاه یا صد سال پیش است. اگر کشورهای اسلامی امروز در مرزهای دانش قدم برندارند، شک نکنید که همه‌شان به این نوع بردگی نوین دچار خواهند شد.

ضرورت دفاعی و امنیتی؛ مقابله با غده سرطانی و تهدید مشترک

استاد خسروپناه در پایان، به بُعد دفاعی و امنیتی وحدت به عنوان یک ضرورت انکارناپذیر اشاره کرد و گفت: علاوه بر ابعاد تمدنی و علمی، ما با یک دشمن مشترک و توسعه‌طلب مواجه هستیم. رژیم صهیونیستی که به دنبال تحقق رویای اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات است، به اشغال بلندی‌های جولان یا حتی کل سوریه بسنده نمی‌کند. نقشه‌های آن‌ها بخش‌های مهمی از عراق، بخش‌های وسیعی از ترکیه (به واسطه سرچشمه‌های فرات)، مصر، شمال آفریقا و حتی بخش‌هایی از ایران را در بر می‌گیرد. وقتی ما با چنین دشمنی مواجه هستیم که به هیچ‌یک از کشورهای اسلامی، از عربستان و ترکیه گرفته تا ایران و مصر، رحم نمی‌کند، آیا عقل حکم نمی‌کند که برای مقابله با این غده سرطانی، با یکدیگر متحد شویم و با تمام اقتدار مقاومت کنیم؟

وی با استناد به قرآن کریم، نتیجه تفرقه را زوال قدرت دانست و افزود: خداوند صریحاً می‌فرماید که اگر دچار اختلاف شوید، قدرت و هیبت شما از بین می‌رود. دشمن نیز وقتی ببیند توان شما از دست رفته، به راحتی شما را نابود خواهد کرد و به نابودی بخشی از شما اکتفا نمی‌کند. هدف آن‌ها نابودی نسل‌ها، تجزیه کشورها و استضعاف کامل امت اسلامی است؛ وضعیتی که وقتی شکل گرفت، بردگی و ذلت قطعی به دنبالش خواهد آمد. بنابراین، از هر جهتی که نگاه کنیم، چه تمدنی، چه علمی، چه فکری و چه دفاعی، مسئله وحدت و ضرورت آن برای جهان اسلام آشکارتر می‌شود.

وحدت در ایران شعار نیست؛ حقیقتی است که با خون شهدا و پیشرفت علمی نوشته شده است

استاد خسروپناه، در واکنشی مستدل به ادعای رسانه‌های غربی مبنی بر شعاری و سطحی بودن وحدت اسلامی در ایران، با ارائه مجموعه‌ای از شواهد عینی و انکارناپذیر از عرصه‌های دفاعی، علمی، اجتماعی و بین‌المللی، تأکید کرد که این وحدت یک حقیقت ریشه‌دار و یک واقعیت میدانی است که در بطن جامعه و در استراتژی‌های کلان نظام جریان دارد.

وی ضمن طبیعی دانستن تلاش رسانه‌های غربی برای انکار این حقیقت، استدلال کرد که شواهد موجود، از خون مشترک ریخته‌شده در سنگرها تا همکاری نخبگان در آزمایشگاه‌ها و نقش‌آفرینی ایران در عرصه بین‌المللی، هرگونه تردید در مورد عمق و اصالت این انسجام را باطل می‌کند.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، قدرتمندترین گواه بر وحدت عملی را، تاریخ چهل و چند ساله دفاع مشترک شیعه و سنی از تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران دانست. وی با اشاره به هجمه‌های مداوم علیه کشور از ابتدای انقلاب، اظهار داشت: برای درک حقیقت، کافی است به نقش برادران اهل سنت در ایران نگاه کنیم که همواره دوشادوش برادران شیعه خود از این مرز و بوم دفاع کرده‌اند. از همان روزهای نخست، کشور ما با تهاجم گروهک‌هایی مانند منافقین، کومله، دموکرات و خلق عرب مواجه بود. این تروریست‌ها در جنایات خود، آیا فقط شیعیان را هدف قرار دادند؟ پاسخ منفی است. آن‌ها جمع کثیری از برادران و خواهران اهل سنت ما را نیز به شهادت رساندند.

استاد خسروپناه با طرح یک پرسش کلیدی، تحلیل عمیق‌تری از این واقعیت ارائه داد: چرا گروهک‌های تجزیه‌طلب در کردستان، دست به سنی‌کشی می‌زدند؟ چرا گروه‌های تکفیری در سیستان و بلوچستان، علمای برجسته و مردم عادی اهل سنت را ترور می‌کنند؟ پاسخ روشن است: زیرا آن‌ها به چشم خود دیدند که اهل سنت، در کنار شیعیان، حافظان راستین انقلاب و این سرزمین هستند. این هدف قرار دادن مشترک، خود بزرگترین اعتراف دشمن به وجود وحدت واقعی است.

وی با اشاره به دوران هشت سال دفاع مقدس، افزود: در جنگ تحمیلی که رژیم بعث با حمایت جهانی به ایران حمله کرد، برادران اهل سنت ما، از جمله روحانیت معزز اهل سنت، به میدان آمدند، جنگیدند و شهید دادند و از این مملکت حمایت و حفاظت کردند. این یک الگوی تاریخی است؛ در تمام مقاطعی که ایران مورد تهاجم قرار گرفته، شیعه و سنی با هم در یک سنگر مبارزه کرده‌اند.

وحدت در عرصه سازندگی؛ از پیشرفت موشکی تا نوآوری پزشکی

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، وحدت را محدود به عرصه دفاع ندانست و به نقش‌آفرینی مشترک در پیشرفت‌های علمی و فناورانه کشور اشاره کرد: به دستاوردهای علمی جمهوری اسلامی نگاه کنید. در تولید و ساخت موشک، پهپاد و سامانه‌های پدافندی؛ در حوزه‌های غیرنظامی مانند پرتاب ماهواره و ساخت موشک‌های ماهواره‌بر؛ در عرصه‌های پیچیده علمی مانند تحقیقات موسسه رویان، ژنتیک و نوآوری‌های پزشکی، ما چیزی به نام سنی و شیعه نداشتیم. همه نخبگان ایرانی با هم در این پروژه‌ها مشارکت داشته‌اند.

وی با ذکر یک نمونه عینی، افزود: هم اکنون در حوزه پزشکی، دانشمندان برجسته اهل سنتی داریم که با وجود داشتن فرصت‌های عالی برای مهاجرت، ماندن در ایران و کمک به رشد علمی کشورشان را انتخاب کرده‌اند. این روحیه تعهد ملی، فراتر از هر خط‌کشی مذهبی است.

وحدت در بطن جامعه؛ از اقتصاد تا روابط انسانی

استاد خسروپناه با اشاره به تجربیات شخصی خود از سفرهای استانی، وحدت را یک حقیقت جاری در لایه‌های اجتماعی و اقتصادی کشور توصیف کرد: من به واسطه ارتباطات گسترده در مناطق اهل سنت، از هرمزگان و سیستان و بلوچستان گرفته تا گلستان و کردستان، این همدلی را از نزدیک لمس کرده‌ام. این عزیزان در حوزه‌های مختلف در حال تلاش هستند. برای مثال، در عرصه اقتصاد، بخش عظیمی از تولیدات ما در حوزه‌هایی مانند کشاورزی، امنیت غذایی و صنعت طیور، توسط برادران سخت‌کوش اهل سنت و با کارآفرینی آن‌ها صورت می‌گیرد. آن‌ها همواره در رفع مشکلات کشور، شریک و همراه بوده‌اند.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، شواهد وحدت را فراتر از مرزهای ایران و در عرصه بین‌المللی نیز قابل مشاهده دانست و گفت: به جایزه بین‌المللی مصطفی (ص) که به ابتکار ایران به دانشمندان برجسته جهان اسلام اهدا می‌شود، نگاه کنید. عمدتاً برندگان این جایزه بزرگ، از دانشمندان اهل سنت کشورهای مختلف بوده‌اند. این نشان می‌دهد که در دیپلماسی علمی ایران، ملاک، شایستگی علمی است، نه وابستگی مذهبی.

وی ادامه داد: کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی که امسال سی و نهمین دوره آن برگزار شد، میزبان جمع کثیری از علمای برجسته اهل سنت از سراسر جهان بود که با حضور خود و ارائه سخنرانی‌های مهم و حکیمانه، بر این محور وحدت تأکید کردند.

جبهه مقاومت؛ تبلور اعلای وحدت در میدان عمل

استاد خسروپناه در اوج استدلال خود، جبهه مقاومت را نتیجه مستقیم و غیرقابل انکار تئوری وحدت دانست و آن را بزرگترین گواه بر شکست پروژه تفرقه‌افکنی دشمنان معرفی کرد.

وی تصریح کرد: اگر جریان مقاومت در منطقه شکل گرفت و این چراغ به هیچ وجه خاموش نخواهد شد، دقیقاً به خاطر وحدت عمیق شیعه و سنی است. به رفتار دشمن نگاه کنید: رژیم صهیونیستی هم یحیی سنوار و اسماعیل هنیه (رهبران سنی حماس) را شهید می‌کند، هم سید حسن نصرالله (رهبر شیعه حزب‌الله) را هدف قرار می‌دهد و هم حاج قاسم سلیمانی (یک فرمانده شیعه ایرانی) را. برای دشمن، این‌ها همه اعضای یک جبهه واحد هستند و تفاوتی میان ایرانی، لبنانی، سوری یا فلسطینی وجود ندارد.

وی با ارائه یک مقایسه تاریخی، این دستاورد را برجسته‌تر ساخت: یادتان باشد، قبل از انقلاب، در کشوری مانند لبنان به دلیل سیاست‌های استعماری، حتی میان خود شیعیان نیز درگیری بود؛ میان شیعه و سنی و میان مسلمانان و مسیحیان نیز اختلاف وجود داشت. اما امروز به برکت گفتمان مقاومت، شیعه، سنی و حتی بسیاری از مسیحیان وطن‌پرست، همه در یک صف واحد قرار گرفته‌اند. امروز جمع کثیری از مسیحیان و اهل سنت در لبنان، با خلع سلاح حزب‌الله مخالفند، زیرا آن را سپر دفاعی کل لبنان می‌دانند.

وی در پایان نتیجه گرفت: پس دقت بفرمایید، این تئوری وحدت بود که به تئوری مقاومت و در نهایت به تشکیل جبهه مقاومت منجر شد. این یک زنجیره منطقی و یک واقعیت میدانی است که با هزاران ادعای رسانه‌ای قابل کتمان نیست. نمونه‌های موفقیت این نگاه راهبردی بسیار زیاد است و این‌ها تنها مشتی از خروار بود.

منبع: شورای عالی انقلاب فرهنگی

منبع خبر


مسئولیت این خبر با سایت منبع و جامعه ورزشی آفتاب نو در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.

آخرین اخبار ورزشی از فوتبال ایران و باشگاه های جهان را در سایت ورزشی آفتاب نو بخوانید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کد امنیتی *

advanced-floating-content-close-btn
advanced-floating-content-close-btn