دانیال سهرابی در گفتوگو با آنا:
دانیال سهرابی میگوید از ته دل ابراهیم قانم را بخشیده، اما روزگار سر دراز دارد و آنها دوباره با هم کشتی خواهند گرفت.
به گزارش خبرگزاری آنا، کشتیگیر اندیمشکی امسال اولین مدال جهانیاش را گرفت، در وزنی که هر چند المپیکی نیست، اما به اندازه اوزان المپیکی پرترافیک است. او بعد از آنکه کشتیگیران قرقیز و روسیه را با امتیاز عالی برد، ۴-۲ و به دلیل به پایان رسیدن ۴ دقیقه استراحت پزشکی، با نظر داور مقابل ابراهیم قانم مغلوب شد.
بعد از آنکه حریف مصریالاص سهرابی به فینال رسید، دانیال سهرابی در گروه بازندهها با امتیاز عالی ۹-صفر خاچاطوریان ارمنی و سپس کشتیگیر قزاق را ۸-صفر برد و در دومین حضورش در مسابقات جهانی، روی سکو رفت، سکویی که اگر قانم اینقدر ضربه نمیزد میتوانست بهتر از این هم باشد.
گفتوگوی خبرگزاری آنا با دانیال سهرابی را در زیر میخوانید:
آنا: از سال ۲۰۲۳ شروع کنیم، جایی که تو مدعی ۶۷ کیلو بودی، اما یک وزن بالاتر به عضویت تیم ملی درآمدی. قبلتر از آن هم خودت را در جهانی دو رده سنی جوانان و امید اثبات کرده بودی.
جوانان جهانی ۲۰۲۲ برنزگرفتم و همان وقت به امیدهای جهان هم رفتم و قهرمان شدم. در جامجهانی باکو، مراد فیرات از ترکیه و کشتیگیر قرقیز را یک طرفه بردم، مقابل حسرت جعفروفِ میزبان، یک کمر گرفتم، پا را در گیر کرد و فن زد و، چون آنها میزبان بودند، کار را برای او درآوردند.
آنا: سال ۲۰۲۳ در حالی تو ملیپوش شدی که نفر اول چرخه سجاد ایمنطلب بود و برای شما حدود یک ماه مانده به جهانی، انتخابی گذاشتند.
من را در ۶۷ کیلو به تورنمنت رنکینگ فرستادند که آنجا اول شدم و کادرفنی صلاح دید من را در ۷۲ کیلو به تورنمنت رنکینگ دیگری بفرستد که سطح بالایی داشت. آنجا کشتیگیران مدعی را شکست دادند و بعد برایم انتخابی گذاشتند. من خیلی دوست داشتم سجاد هم مدال بگیرد، شاید آن سال که بچهتر بودم صرفا برایم مهم بود که آن انتخابی را ببرم و به جهانی بروم، اما الان با این سنم، حس و حال سجاد ایمنطلب را بیشتر میفهمم و واقعا دوست دارم او بدون مدال نماند و حس آن سالش را میفهمم.
آنا: تو در بلگراد هم خوب کشتی گرفتی و حتی آنجا هم به مدال نزدیک بودی. به علی ارسلان که سال قبل قهرمان ۷۲ کیلوگرم جهان شده بود، در شرایط مساوی باختی.
اول حریف اوکراینی را با اختلاف بردم و بعد کشتیام با علی ارسلان ۷-۷ شد. حتما او بیشتر از من زحمت کشیده بود و حقش بود که مرا ببرد و مدال دیگری بگیرد.
آنا: بعد از جهانی ۲۰۲۳ برای حضور در المپیک تلاش کردی و وقتی به دوبنده نرسیدی رسما مدعی وزن بالاتر شدی.
بعد از آنکه از المپیک جا ماندم، وارد چرخه ۷۲ کیلو شدم. برای من و محمدرضا گرایی و محمدرضا رستمی انتخابی گذاشتند، با غیرت توانستم هر دو حریفم را ببرم.
آنا: آن هم با وجودی که از رضا گرایی عقب افتاده بودی و سنجاب پرنده زدی. سنجاب پرندهای که تو را به جهانی اوزان غیرالمپیکی البته نرساند!
من به لطف خدا هر دو حریفم را بردم، اما خب کشتیهای خوبی نگرفتم. روحیه خوبی برای جهانی زیر ۲۳ سال نداشتم، آنجا برنز گرفتم.
آنا: استارت مدال برنز سال ۲۰۲۵ جهانت را هم از همانجا زدی که محکمتر از قبل وارد چرخه شدی.
کادرفنی من و را همراه با رضا گرایی و ایمان محمدی به تورنمنت کرواسی فرستاد. قرار بود نفر برتر به آسیایی برود که من انتخاب شدم و بدون اینکه امتیازی از دست بدهم، قهرمان آسیا شدم. ۲۰ روز بعد از آسیایی از ناحیه کمر ضرب خوردم، با نظر کادرفنی به تورنمنت مغولستان رفتم، باوجودی که ضربخوردگی داشتم، اما آنجا کشتیهای قابل قبولی گرفتم و به راحتی قهرمان شدم.
آنا: شروع تو در جهانی زاگرب کاملا مشخص کرد که برای روی سکو رفتن به کرواسی رفتهای. عطش مدال کاملا در تو احساس میشد.
با بدنی آماده به جهانی رفتم، قرقیز نفر پنچم المپیک و سوم جهان بود. روسی که دور دوم بردم قهرمان امیدهای جهان بود و بعد رسیدم به ابراهیم قانم.
آنا:تا حالا با او کشتی نگرفته بودی؟
نه، ولی فکرم این بود که حتما ببرمش ولی ظاهرا با تقدیر نمیشود جنگید. گاهی خدا برایت میچیند، ظاهرا یک در را به رویت میبندد ولی درهای دیگری را به رویت باز میکند. من خودم را بعد از این کشتی نباختم، میخواستم مدال بگیرم و درنهایت هم گرفتم.

آنا: از این کشتی نگذریم، نقطه عطف تو در زاگرب همین کشتی با قانم بود که بازنده اعلامت کردند. این ضربه زدن چطور در طول کشتی شروع شد.
کشتی که شروع شد اول کار بهم دست داد سریع انداختمش بیرون و یک پوئن به من و یک اخطار به او دادند، وقتی دیدم رئیس تشک موافقت نکرد همانجا احساس کردم میخواهند سرم را ببرند دوباره که دست دادم چانهام را پاره کرد. بعد ابرویم، لبم. شما وقتی داخل مسابقه یک ضربهای میزنی که حریف دچار خونریزی میشود بار اول تذکر میدهند، بار دوم پوئن اخطار و بار سوم هم حریف را دیسکالیفه میکنند.
آنا: که خب هیچکدام از این اتفاقات برای کشتیگیر مصریتبار فرانسه اتفاق نیفتاد. برخی معتقد بودند که کادرفنی میتوانست موثرتر اعتراض کند!
آنها همه کار کردند، من دیدم که چقدر حسن رنگرز و مجید رمضانی از حقم دفاع کردند.
آنا: انتقاد به این بود که درخواست چلنج ندادند.
اگر چلنج میدادند یک امتیاز از دست میدادم، چون معلوم بود میخواهند روند کشتی را چطور پیش ببرند. مربیان تیم کمکاری نکردند، تمام زورشان را زدند ولی زورشان به داوران نمیرسید. نمیخواستند ما اینقدر فینالیست داشته باشیم. بعد دکتر کیهانی گفت برای آنکه برای کشتیهای رپهشارژ دوباره دچار خونریزی نشوم، موهایم را بتراشم.
آنا: پسرها در این سن و سال روی موهایشان حساسند، برای تصمیم سختی نبود؟
من همان شب که این اتفاقات افتاد گفتم برای خانوادهام، برای مردمم، برای وطنم میجنگم. میخواستم آنها را خوشحال کنم و موهایم را زدم. اصلا هم تصمیم سختی نبود. اتفاقا خودم هم شب رفتم از ته موهایم را تراشیدم و پشت سرم را هم مجید رمضانی زد.
آنا: با یکی از کشتیگیران صحبت میکردم، میگفت وقتی محکم سرت را میبندند، کشتی گرفتن خیلی سخت میشود و برای مدت طولانی سردرد داری. تو در رپهشارژ به خاطر مدل بانداژ اذیت نبودی؟
اذیتِ خودش را داشت. تنفسم سخت شده بود. در کشتی ردهبندی، باند باز شده و روی بینیام آمده بود ولی خب اینها همه لطف خدا بود و خودم تنهایی نمیتوانستم انجامش بدهم.

آنا: گفتی یک در به رویت بسته و درهای دیگری به رویت باز شد. چه درهایی؟
همین که داخل دل مردم جا باز کردم. چه پیامهای محبتآمیزی ازشان دریافت کردم. پیام خیلی آمد، حتی دیدم خیلیها به خاطر من گریه کرده بودند، خدا کمکم کند این راه تداوم داشته باشد و بتواند در جهانیها و المپیک بعدی محبت همهشان را جبران کنم.
آنا: قبلا گفته بودی که برادر کوچکت اوتیسم دارد. کشتیهایت را دنبال میکند؟ چه حرفی زد آن شب.
برادرم حسین تک جملهای صحبت میکند. همان شب گفت خدایا کمک داداشم کن. او خیلی پاک است، آن شب من فقط با خانوادهام حرف زدم. به آنها گفتم خیالتان راحت، مدال را میگیرم. آنها این سالها خیلی به خاطر من اذیت شده بودند. مادرم گریه میکرد، گفتم چیزی نشده، خیلی هم خوبم. برنز را میگیرم، دست خالی برنمیگردم، گریه نکنید. پدر و مادرم گفتند تو برای ما طلایی هستی، همین که آنها از من راضیاند برایم یک دنیا ارزش دارد. اینکه پدرم به من افتخار میکند.
آنا: روی سکو ابراهیم قانم برای عذرخواهی چه گفت؟
معذرتخواهی کرد و گفت از عمد ضربه نزده، گفتم مشکلی نیست، تو را بخشیدم، اما دوباره با هم کشتی میگیریم.
آنا: واقعا او را بخشیدی؟ هم باعث باختت شد و هم آنهمه جراحت. البته که همین رویه در فینال بالاخره گریبانش را گرفت و به غنیزاده آذربایجان باخت.
من کینهای نیستم، اما روزگار سرش دراز است. قطعا دوباره به هم میخوریم. لطف خدا نصیبم شود و در مبارزه بعدی کشتی خوبی بگیرم و اثبات کنم که حق من در آن کشتی چه بود و چطور کشتی را از دستم درآوردند. من از ته دلم او را بخشیدم.
آنا: برگشتی اهواز استقبال خوبی هم از همهتان شد.
همه مسئولان به فرودگاه آمده بودند قول یک قطعه زمین و اشتغال بچههایی که استخدام جایی نیستند را دادند. بعد هم استقبال مردم در اندیمشک را داشتیم.
آنا:تو هم جزو آنهایی بودی که شغل نداشتی.
بله، گفتند ما را در شرکت ملی حفاری استخدام میکنند.
آنا: و مربیات فرزاد ایمانعلیزاده و مردم اندیمشک.
باید از ایمانعلیزاده و مرتضی محمدی تشکر کنم زحمت زیادی برایم کشیدند. جا دارد از تمام کسانی که در این مدت کنارم بودند، خانواده و رفقایم که از آنها همیشه دلگرمی و حمایت میگرفتم، روزهای سخت کنارم بودند، تشکر کنم. دست یک به یکشان را میبوسم انشاءالله در مسابقه بعدی با طلا جبران میکنم. مردم اندیمشک هم همیشه محبت داشتند، این تازه ابتدای راه من است، قول میدهم تمام توانم را بگذارم که مدالهای بیشتری بگیرم.
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جامعه ورزشی آفتاب نو در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
آخرین اخبار ورزشی از فوتبال ایران و باشگاه های جهان را در سایت ورزشی آفتاب نو بخوانید
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |
