شایانیوز– در روزهای اخیر، دانشگاه بوعلیسینا در همدان به کانون یکی از بحثبرانگیزترین تحولات اجتماعی و رسانهای کشور بدل شده است. ماجرا از جایی آغاز شد که گزارشهایی از رفتار و پیامهای نامناسب چند دانشجوی عراقی، نسبت به برخی دانشجویان دختر منتشر شد. این گزارشها ابتدا در شبکههای اجتماعی دست به دست شد و سپس در خبرگزاریهای محلی بازتاب یافت. انتشار این اخبار به سرعت به تجمع اعتراضی در مقابل درب اصلی دانشگاه منجر شد و فضای آموزشی و اجتماعی شهر همدان را تحت تأثیر قرار داد.
در پی افزایش حساسیت عمومی، وزارت علوم هیأتی ویژه را برای بررسی دقیق ماجرا به همدان اعزام کرد. تاکنون اطلاعیههای رسمی از آغاز تحقیقات خبر دادهاند، اما هنوز نتایج مشخصی از سوی این هیأت منتشر نشده است. با این حال، تجربه نشان داده که سکوت طولانی یا پاسخهای مبهم، اغلب به گسترش شایعه و بیاعتمادی عمومی منجر میشود؛ مسئلهای که اکنون در همدان به وضوح در حال شکلگیری است.
سازوکار پذیرش دانشجویان خارجی: سیاست علمی یا خلأ نظارتی؟
ورود دانشجویان خارجی به دانشگاههای ایران در قالبهای مختلفی صورت میگیرد که عمدتاً در دو دسته قرار میگیرد:
۱-پذیرش از طریق آزمونهای عمومی و شهریه پرداز
۲-بورسیههای دو جانبه میان دولتها
در سالهای اخیر، وزارت علوم به منظور گسترش «دیپلماسی آموزشی»، به ویژه برای کشورهای همسایه مانند عراق، افغانستان و سوریه، امتیازات ویژهای برای تحصیل در ایران قائل شده است. بخشی از این دانشجویان، شهریه پرداز هستند؛ اما گروهی نیز در قالب بورسیه یا تفاهمنامههای خاص میان دولتها وارد کشور میشوند. از جمله تفاهم نامه با گروه حشد الشعبی.
نکته قابل تأمل آن است که قوانین ومقررات نظارتی ایران در مرحله پس از پذیرش، یعنی در زمینه ارزیابی فرهنگی، انضباطی و رفتاری این دانشجویان، ضعیف و پراکنده است. در حالی که ورود دانشجویان خارجی از نظر سیاسی «موفقیتی برای دیپلماسی علمی» تلقی میشود، اما در سطح اجرایی سازوکاری برای اطمینان از رعایت هنجارهای اجتماعی و انضباطی وجود ندارد. همین خلأ است که در بحرانهایی از این دست، به شکل ناگهانی خود را نشان میدهد.
دانشجویان عراقی و ادعاهای امنیتی: میان واقعیت و بزرگنمایی
سابقه روابط رسمی میان دولت و برخی نهادهای عراقی (به ویژه نهادهای نظامی) در زمینه آموزش پزشکی و خدمات انسانی وجود دارد. از این منظر، احتمال میرود بخشی از دانشجویان عراقیِ بورسیه شده در رشتههای مرتبط با پزشکی، بر اساس همین توافقها وارد ایران شده باشند.
اما مسئله اصلی اینجاست: حتی اگر چنین توافقهایی وجود داشته باشد، نظارت دقیق بر فرایند انتخاب و رفتار این دانشجویان باید بر عهده نهادهای آموزشی ایرانی باشد، نه دستگاههای امنیتی یا سیاسی خارجی. وقتی چنین نظارتی وجود ندارد، مرز میان «دیپلماسی علمی» و «نفوذ فرهنگی-سیاسی» مبهم میشود و زمینه بدبینی عمومی فراهم میگردد.
رویدادی که به بحران ملی بدل شد
این رخداد در بستری اجتماعی رخ داده که افکار عمومی ایران نسبت به امنیت زنان و دختران جوان به شدت حساس شده است. جامعهای که در سالهای اخیر شاهد اعتراضات گسترده با محوریت حقوق و آزادیهای زنان بوده، نسبت به کوچکترین خبر از تعرض یا مزاحمت، واکنشی عاطفی و فوری شدیدی نشان میدهد.
از سوی دیگر، حضور دانشجویان خارجی، به ویژه از کشورهای منطقهای که درگیر تنشهای سیاسی هستند، این حساسیت را دوچندان میکند. در چنین فضایی، ماجرا به سرعت از سطح دانشگاهی و استانی فراتر رفته و ابعادی سیاسی و اجتماعی پیدا میکند. برای افکار عمومی، مسئله فقط یک مزاحمت نیست، بلکه پرسشی بنیادیتر درباره کارآمدی نظام آموزش عالی و اولویتهای آن مطرح است؛ و البته پیوستگیاش با رویکردهای سیاسی:
چرا در شرایطی که بسیاری از جوانان ایرانی به دلیل ظرفیت محدود دانشگاهها از تحصیل در رشتههای پرطرفدار محروم میشوند، دانشجویان خارجی با تسهیلات خاص وارد کشور میشوند؟ و اگر حتی بخشی از آنان شهریه نمیپردازند، چگونه میتوان این سیاست را در برابر مشکلات مالی و آموزشی دانشگاهها توجیه کرد؟
واکنش وزارت علوم: گام نخست کافی نیست
وزارت علوم با اعزام یک هیأت بررسی ویژه، تلاش کرده تا نشان دهد که مسئله را جدی گرفته است. اما تجربههای مشابه در پروندههای پیشین نشان داده که گزارشهای «درون سازمانی» بدون انتشار عمومی نتیجه، عملاً کارکرد ترمیمی ندارند.
اعتماد عمومی تنها زمانی بازسازی میشود که وزارت علوم نه تنها نتیجه بررسی را به صورت کاملاً شفاف، صریح و بیپرده اعلام کند، بلکه برنامهریزی ایجاد مکانیسم بازنگری در سیاست پذیرش دانشجویان خارجی و ایجاد سیستم نظارتی منسجم را نیز در عمل آغاز کند. در غیر این صورت، اعزام یک هیئت نظارتی نمایشی تنها بهمنزله مُسکن موقت خواهد بود، نه درمان ریشهای.
دانشجویان خارجی میتوانند سرمایهای فرهنگی و علمی برای ایران باشند، اما تنها در صورتی که ورودشان بر اساس شایستگی علمی، نظم، انضباط و قانون و احترام کامل به میزبان صورت گیرد.
سیاست آموزشی ایران باید روشن کند که آیا هدف از پذیرش دانشجویان خارجی، افزایش درآمد ارزی است یا تحکیم نفوذ سیاسی؟
ضرورت شفافیت، بازنگری و گفتوگوی ملی
این رویداد نمادی از بحرانی عمیقتر در نظام سیاستگذاری علمی ایران است.
ترکیب سه عامل: ضعف نظارت دانشگاهی، دیپلماسی آموزشی مبهم و حساسیت اجتماعی نسبت به امنیت زنان باعث شد این رویداد به مسئلهای ملی و حیثیتی تبدیل شود.
وزارت علوم برای بازسازی اعتماد عمومی از دست رفته نه فقط به دلیل اتفاق اخیر بلکه به علت وقایع تمام این سالها، موظف است چهارچوب تازهای برای پذیرش و نظارت بر دانشجویان خارجی تدوین نماید؛ چارچوبی که میان احترام به همکاریهای بینالمللی و حفاظت از امنیت فرهنگی جامعه دانشگاهی توازن برقرار کند.
در غیر این صورت، هر رویداد مشابهی میتواند به خشمی بدل شود که دیگر نه در فضای مجازی، بلکه در خیابانها فوران خواهد کرد.
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جامعه ورزشی آفتاب نو در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
آخرین اخبار ورزشی از فوتبال ایران و باشگاه های جهان را در سایت ورزشی آفتاب نو بخوانید
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |
