شایانیوز– در بحبوحه بحران شدید بیآبی که بسیاری از شهرهای بزرگ ایران، به ویژه تهران، را تهدید میکند، اظهارات مسعود پزشکیان واکنشهای گستردهای به همراه داشته است: او اعلام کرده است که چارهای جز آوردن آب شیرین شده از خلیج فارس نداریم و هزینه هر مترمکعب این آب حدود ۵۰۰ هزار تومان برآورد شده است. بر اساس گفته پزشکیان، این اقدام نه یک گزینه لوکس، بلکه یک ضرورت عملی برای پایداری جمعیت و زندگی شهری در پایتخت است.
در مقابل، چهرههایی مانند محمد فاضلی، جامعهشناس و تحلیلگر اجتماعی، به شدت این دیدگاه را نقد کردهاند: آیا واقعاً این راهکار منطقی و پایدار است؟ آیا این هزینه سنگین قابل توجیه است و پیامدهای زیستمحیطی آن نادیده گرفته نشده؟ این مقاله با بررسی موضع پزشکیان و نقد فاضلی، به تحلیل دقیق این پرسشها میپردازد و نشان میدهد که راهکار واقعی بحران آب در ایران احتمالاً نه در یک راه حل صرف «عرضه جدید»، بلکه در ترکیبی هوشمندانه از راهبردهای مختلف نهفته است.
![]()
منطق پزشکیان: «انتخاب سخت اجتنابناپذیر»
پزشکیان با تأکید بر شدت فشار آبی در تهران، بر این باور است که منابع معمول داخلی (سدها، آب زیرزمینی) دیگر کافی نیستند و راهکارهای رایج صرفهجویی یا انتقال داخلحوضهای تنها بخشی از نیاز را پاسخ میدهند. از این منظر، پیشنهاد انتقال آب شیرین شده از خلیج فارس یا دریای عمان، نه یک گزینه انتخابی، بلکه یک الزام عملی و از سر ناچاری محسوب میشود.
او میگوید اگر هر مترمکعب آب را ۵۰۰ هزار تومان هزینه کنیم، باز هم از نظر ملی توجیه دارد، زیرا هزینه واقعی بحران آب در تهران بسیار بالاتر است. چنین برآوردی نشان میدهد که پروژه مورد نظر نیازمند سرمایهگذاری عظیم و پایدار است و بدون تأمین مالی قوی، اجرایی شدن آن دشوار خواهد بود.
پزشکیان بر ضرورت داشتن «نقشه علمی و بلندمدت» نیز تأکید کرده و گفته نمیتوان تنها با راهکارهای کوتاهمدت بحران را مدیریت کرد و باید برای ۵۰ تا ۱۰۰ سال آینده برنامهریزی شود؛ برنامهای که هم مصرف را اصلاح و هم عرضه را پایدار کند و تابآوری منابع را نیز افزایش دهد.
![]()
نقد فاضلی و دیگر کارشناسان: خطرات و جایگزینها
محمد فاضلی و گروهی از کارشناسان محیطزیست و تحلیلگران اقتصادی چند نقد کلیدی مطرح کردهاند. نخست، ابهام در محاسبه دقیق هزینه ۵۰۰ هزار تومان به ازای هر مترمکعب است. فاضلی میگوید این رقم شفاف نیست و منطق قابل اتکایی پشت آن نیست. اگر این عدد مبنای تصمیمگیری قرار گیرد، باید روشن شود که چه بخشی از هزینه توسط دولت، چه بخشی توسط مصرفکنندگان و چه سهمی توسط سرمایهگذاریهای خصوصی تأمین میشود.
دوم، این راهکار ممکن است به ایجاد «وابستگی مضاعف» منجر شود: وابستگی تهران به آب شیرین شده دریا، شهر را به منبعی گران و آسیبپذیر تبدیل میکند و فشار بر بودجه و انرژی را افزایش میدهد.
سوم، پیامدهای زیستمحیطی است. شیرینسازی آب دریا، همراه با تولید پسابی با شوری بالا، میتواند زیستبوم دریایی را تهدید کند و خطوط لوله و ایستگاههای پمپاژ نیز آسیبهای قابل توجهی به مناطق بکر و اکوسیستمهای حساس وارد میکنند.
در نهایت، فاضلی و همفکران او پیشنهاد میکنند که به جای تمرکز صرف بر عرضه جدید، باید بر «مدیریت تقاضا» تمرکز شود: بازچرخانی آب، نوسازی زیرساختهای آبی، کاهش هدررفت و اصلاح الگوی کشاورزی باید بخش اصلی راه حل باشد.
![]()
هزینه واقعی و منطق تخصیص سرمایه
با توجه به گفته پزشکیان، بخش زیادی از هزینه ۵۰۰ هزار تومان برای هر مترمکعب آب تازه، باید از منابع عمومی تأمین شود، زیرا مردم قدرت پرداخت چنین بهای سنگینی را ندارند. اما نحوه تأمین سرمایه محل پرسش است:
۱. بودجه عمومی: دولت میتواند بخشی از هزینه را تأمین کند، اما فشار زیادی بر خزانه عمومی وارد خواهد شد، به ویژه برای حجم بالایی از آب مورد نیاز. از کجا معلوم که این فشار مضاعف بر خزانه دولت و بانک مرکزی منجر به تورم بیشتر و فلاکت شدیدتر از آنچه که امروز با ان روبهرو هستیم، نشود؟ نظیر چیزی که در گذشته نیز اتفاق افتاده و آشنا به نظر میرسد!
![]()
۲. سرمایهگذاری عمومی-خصوصی: مشارکت شرکتهای خصوصی ممکن است، به ویژه در بخش نمکزدایی و خطوط انتقال، اما بدون تضمین بازگشت سرمایه، ریسک بزرگی دارد.
۳. یارانه دولتی: دولت میتواند بخشی از هزینه را با یارانه پوشش دهد، اما این راهکار پایداری ندارد مگر با مدیریت همزمان مصرف.
۴. اعتبارات بینالمللی: برخی کشورها طرحهای آبی بزرگ را با کمک نهادهای مالی بینالمللی پیش بردهاند، اما چنین مسیرهایی نیازمند برنامهریزی دقیق، ارزیابی زیستمحیطی و تضمین شفافیت است.
اگر منابع مالی به درستی تأمین نشود، پروژه میتواند صرفاً به «رویای هزینهساز» تبدیل شود؛ طرحی که وعده حل بحران را میدهد اما بار مالی و زیستمحیطی آن به نسلهای بعد منتقل میشود.
![]()
آیا با پیشنهاد فاضلی نیاز به آب دریا منتفی است؟
حتی اگر پیشنهاد فاضلی عملی شود (اصلاح مصرف، صرفهجویی، بازچرخانی)، این به معنای حذف کامل نیاز به آب دریا نیست، فقط شدت و مقیاس آن کاهش مییابد.
واقعیت آن است که بهترین مدیریت مصرف هم نمیتواند تمام نیازهای آبی بلند مدت تهران را تأمین کند، به ویژه با جمعیت در حال رشد و زیرساختهای قدیمی و فرسوده.
ترکیب مدیریت مصرف و فناوری شیرینسازی، نیاز به آب دریا را کاهش میدهد، اما وابستگی به آن قابل اجتناب نیست مگر با سرمایهگذاری عظیم و بهینهسازی زیرساختها.
مزیت این رویکرد، کاهش ریسک اقتصادی و زیستمحیطی است: بخشی از نیاز با راهکارهای کمهزینهتر پوشش داده میشود و سهم آب دریا به یک استراتژی پایداری تبدیل میشود، نه تنها راه حل.
![]()
اظهارات پزشکیان، بیانگر شدت و عمق بحران آب تهران است و انتقال آب شیرین شده از خلیج فارس را به عنوان یک ضرورت عملی نشان میدهد. این راهکار اگرچه چاره آخر به نظر میرسد، اما هزینه و ریسک اقتصادی بسیار بالا، ریسک زیستمحیطی و ایجاد وابستگی بالقوه به همراه دارد.
نقد فاضلی ناظر بر آن است که تمرکز صرف بر عرضه جدید، بدون اصلاح مصرف و زیرساختها، میتواند اشتباه راهبردی بزرگی باشد. راهکار واقعی احتمالاً در ترکیبی هوشمندانه از عرضه و تقاضا نهفته است؛ ترکیبی که بر شفافیت، ارزیابی زیستمحیطی، مشارکت سرمایهگذار و تضمین هزینهپذیری از سوی مردم استوار باشد.
در غیر این صورت، پروژه انتقال آب میتواند به بار مالی و زیستمحیطی بزرگی برای نسلهای آینده تبدیل شود، نه راه حلی واقعی و پایدار.
![]()
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جامعه ورزشی آفتاب نو در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
آخرین اخبار ورزشی از فوتبال ایران و باشگاه های جهان را در سایت ورزشی آفتاب نو بخوانید
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |
