بازدید:۲۱۰۶
کارشناسان میگویند اجرای دقیق بند دوم ماده ۴۱ قانون کار و تعیین دستمزد بر اساس سبد معیشت واقعی میتواند فشار اقتصادی بر کارگران را کاهش دهد.
به گزارش صدآنلاین، مطابق ماده ۴۱ قانون کار جمهوری اسلامی ایران، شورای عالی کار موظف است هر سال میزان حداقل مزد را با توجه به دو شاخص تعیین کند؛ بند اول بر پایه نرخ تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی و بند دوم بر اساس هزینه تأمین سبد معیشت یک خانوار کارگری.
به گفته صاحبنظران حوزه کار، در سالهای اخیر اگرچه تورم در محاسبه مزد لحاظ شده، اما بند دوم قانون یعنی لحاظ هزینه واقعی زندگی اغلب به شکل ناقص اجرا شده است. این موضوع باعث شده حقوق و مزایای دریافتی کارگران با هزینههای واقعی زندگی فاصله قابل توجهی پیدا کند.
بر اساس محاسبات کمیته دستمزد شورای عالی کار، هزینه یک خانوار متوسط کارگری در سال جاری به مراتب فراتر از حداقل دریافتی قانونی است. کارشناسان بر این باورند که اجرای دقیق بند دوم ماده ۴۱میتواند موجب ترمیم قدرت خرید کارگران، افزایش بهرهوری نیروی کار و در نهایت بهبود اعتماد اجتماعی به سیاستهای کار و دستمزد شود.
احسان سهرابی، فعال کارگری اخیرا در گفتوگویی با یک رسانه گفت: برآوردهای رسمی کمیته مزد و مرکز آمار نشان میدهد هزینه سبد معیشت حداقلی خانوار کارگری (۳.۳ نفر) در مهر ۱۴۰۴ حدود ۲۴میلیون تومان در ماه بوده است؛ برخی محاسبات مستقل و نظرات کارشناسان این رقم را تا حدود ۴۷ میلیون تومان برآورد میکنند. با فرض حقوق حداقلی کارگر ۱۰.۷ میلیون تومان، پوشش سبد معیشت تنها حدود ۴۴ درصد است.
احسان سهرابی تاکید کرد: بر اساس ماده ۱۶۸قانون کار شورایعالی کار مکلف است تشکیل جلسه عادی یا فوق العاده دهد و پیرامون دستمزد و مزایا و سایر موضوعات کلان تصمیمگیری کند. در شرایطی که شکاف حقوقی و رفاهی بهصورت آشکار گسترش یافته، عدم برگزاری بهموقع جلسات این شورا توسط وزارت کار یا دستگاه ذیربط را میتوان چندوجهی نقد کرد؛ نخست، به معنای فقدان پاسخگویی و تنظیم روابط کار برای مخاطرات ارزی، تورم بالا و کاهش شدید قدرت خرید کارگران است. وقتی گفتوگو و تصمیمگیری به تاخیر میافتد، فرآیند تجدیدنظر در مزایا و پرداختهای متناسب با شرایط بحرانی متوقف می شود. باید دولت از نقش شریک اجتماعی منتفع خارج شود.
وی گفت: دوم، این امر به تقویت گفتمان انحصاری گرایانه کمک میکند؛ یعنی مزایای گسترده به کارمندان اختصاص مییابد بدون آنکه کارگران حق و مزایای خرد و کلان متناسب با واقعیت اقتصادی دریافت کنند. سوم، این وضعیت موجب پویایی اعتراضات و نارضایتی سازمان نیافته میشود؛ تشکلهای کارگری که فاقد ساختار قوی نمایندگی باشند، ناچار جامعه هدف فشار را از بیرون وارد می کنند، نه از طریق فرآیندهای قانونی. که به صورت غیر حرفه ای مطالبه گری خواهند کرد چون امیدی به نمایندگان قانونی اشان ندارند و این موضع گیری مناسب نخواهدبود. چهارم، این امر پیامد مدیریت شدهای برای اعتبار نهادهای مسئول دارد؛ وقتی تشکلات واقعی ایجاد نشود یا خروجی معناداری نداشته باشد، اعتماد عمومی نسبت به سازوکارهای اراده جمعی کاهش مییابد.
برخی فعالان کارگری نیز تأکید میکنند که سبد معیشت واقعی شامل اقلامی مانند خوراک، مسکن، پوشاک، آموزش، درمان و حملونقل است و تا زمانی که مزد بر اساس این معیارها تعیین نشود، شکاف میان درآمد و هزینه خانوارهای کارگری تداوم خواهد داشت.
به باور ناظران اقتصادی، رعایت کامل بند دوم ماده ۴۱نه تنها با عدالت اجتماعی همسوست، بلکه میتواند در شرایط تورمی فعلی، مانند سوپاپ ایمنی اقتصادی عمل کرده و از وارد آمدن فشار بیشتر بر طبقات پایین جامعه جلوگیری کند.
واقعیسازی دستمزد بر مبنای هزینه سبد معیشت، همان مطالبهای است که سالها در ادبیات کارگری تکرار میشود. کارشناسان میگویند اجرای عادلانه بند دوم ماده ۴۱ قانون کار میتواند نخستین گام مؤثر در جهت کاهش نابرابری و بهبود وضعیت معیشتی کارگران باشد.
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جامعه ورزشی آفتاب نو در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
آخرین اخبار ورزشی از فوتبال ایران و باشگاه های جهان را در سایت ورزشی آفتاب نو بخوانید
|
مطالب پیشنهادی از سراسر وب |
