بازدید:۷۱۲
صد آنلاین | پیامک اشتباهی نقشه فرار مادر جوان و دختر ۷ سالهاش به اروپا را لو داد و پایان پرونده را در نقطه صفر مرزی رقم زد.
به گزارش صد آنلاین ،در یک پرونده عجیب که ابتدا همه را به فکر آدمربایی و جنایت انداخته بود، مشخص شد مادر جوانی به همراه دختر ۷ ساله خودش نقشه فرار از کشور را کشیده بود، اما یک پیامک اشتباه همه چیز را برملا کرد.
ماجرا زمانی شروع شد که پدری نگران به دادسرای امور جنایی تهران مراجعه و اعلام کرد همسرش پس از شرکت در جشن تولد دوستش، همراه دخترشان ناپدید شدهاند. او گمان میکرد بلایی سر همسر و فرزندش آمده، چون زن جوان طلاجات زیادی به همراه داشت و حتی گفته بود میرود پساندازش را برداشت کند و دلار بخرد. خانواده تصور میکردند مادر و دختر قربانی سرقت یا آدمربایی شدهاند و حتی احتمال قتل را میدادند.
۱۰ روز پر از استرس و نگرانی گذشت و در حالی که خبر جدیدی نبود و همه فکر میکردند فاجعهای رخ داده است، سرانجام شوهر نگران بار دیگر به اداره پلیس مراجعه و اعلام کرد که همسر و دخترش پیدا شدهاند. او به ماموران پلیس گفت: «اختلافاتی با همسرم داشتم، اما هرگز فکر نمیکردم به این حد برسد. در صحبتهای معمولی گفته بودم اگر طلاق بگیری، حضانت بچه را از تو میگیرم. همسرم ظاهراً از قبل همه چیز را برنامهریزی کرده بود؛ دخترمان را آماده کرده و با خودش برده به نقطه صفر مرزی، با قصد رفتن به ترکیه و بعد یونان و آلمان تا کاملاً از دسترس من خارج شود.»
به این ترتیب پس از مدتی تحقیق سرنخ اصلی که یک پیامک اشتباهی بود زن جوان را لو داد. ظاهراً زن جوان وقتی به مرز رسیده بود، قصد داشت پیامی برای خانوادهاش بفرستد با این مضمون که «الان لب مرز هستم، دارم میروم، حلالم کنید و نگران نباشید»، اما به اشتباه پیام را برای شوهرش ارسال کرد! به این ترتیب شوهرش که این پیام را دید، تازه فهمید آدمربایی در کار نیست و همسرش فرار کرده است.
بلافاصله مأموران پلیس وارد عمل شدند و شبانه به منطقه مرزی اعزام شدند. با هماهنگیهای لازم و نیایت قضایی ماموران قبل از اینکه زن جوان با کمک قاچاقچی انسان از کشور خارج شود، او و قاچاقچی را دستگیر کردند که خوشبختانه مادر و دختر سالم بودند.
زن جوان در بازجوییها اعتراف کرد: «میخواستم طلاق بگیرم، اما شوهرم برای تهدید گفته بود حضانت بچه را از من میگیرد. شوهرم وسواس شدید و بیمارگونهای داشت و اذیتم میکرد. نقشه کشیدم که اینطور از ایران بروم تا همه فکر کنند اتفاقی افتاده و کسی دنبالم نیاید. حتی خانواده خودم هم خبر نداشتند.»
شوهر هم تأکید کرد: «زنم مهریه را بخشیده بودم، اما حضانت بچه را مطرح کرده بودم. ۱۰ روز وحشتناک را گذراندم و خانوادهاش هم فکر میکردند واقعاً ربوده یا کشته شدهاند.»
به این ترتیب پرونده این فقدان خانوادگی که ابتدا به عنوان آدمربایی پیگیری میشد، حالا با روشن شدن حقیقت بسته شده و مادر و دختر به تهران باز گشتهاند./اعتماد آنلاین
مسئولیت این خبر با سایت منبع و جامعه ورزشی آفتاب نو در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.
آخرین اخبار ورزشی از فوتبال ایران و باشگاه های جهان را در سایت ورزشی آفتاب نو بخوانید



Leave a Reply