تاریخ انتشار : شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۳
کد خبر : 745158

جام جهانی ۲۰۲۶ و فراق هواداران از “معبد فوتبال”

جام جهانی ۲۰۲۶ و فراق هواداران از “معبد فوتبال”

جامعه ورزشی آفتاب نو: فروش ویژه ماشین اصلاح مو GODFREY مدل Profession قیمت: 359000 تومان کیهان ورزشی-    در آستانه میزبانی تاریخی سه کشور آمریکا، کانادا و مکزیک از جام جهانی ۲۰۲۶، که می‌بایست جشنواره‌ای بی‌نظیر از وحدت، شادی و رقابت ورزشی باشد، ابر‌های تیره یک بحران ساختاری، شادی این رویداد را به کام جهانیان

جامعه ورزشی آفتاب نو:

جام جهانی ۲۰۲۶ و فراق هواداران از

کیهان ورزشی- 

 

در آستانه میزبانی تاریخی سه کشور آمریکا، کانادا و مکزیک از جام جهانی ۲۰۲۶، که می‌بایست جشنواره‌ای بی‌نظیر از وحدت، شادی و رقابت ورزشی باشد، ابر‌های تیره یک بحران ساختاری، شادی این رویداد را به کام جهانیان تلخ کرده است، بحرانی که نه از دشواری‌های لجستیکی یا امنیتی، که از قلب نهاد حاکم بر فوتبال جهان می‌جوشد و خود را در قالب قیمت‌هایی سرسام‌آور برای بلیت این رقابت‌ها به نمایش می‌گذارد. این روند، پرسش‌هایی بنیادین را درباره آینده، ماهیت و مالکیت واقعی این ورزش محبوب برمی‌انگیزد.

چشم‌انداز یک فاجعه مالی

جدول قیمت‌های اعلام شده از سوی فیفا برای جام جهانی ۲۰۲۶، نه یک برنامه عادی فروش، که سندی است از یک تغییر جهت راهبردی عمیق و نگران‌کننده. این ارقام، داستان گسست از وعده‌ها و رویگردانی از هواداران را روایت می‌کنند.

وعده‌های بر باد رفته: در سال ۲۰۱۸، سند رسمی پیشنهاد مشترک میزبانی سه کشور، وعده قیمت‌های استثنایی و مردمی را داده بود. از بلیت‌های مرحله گروهی به بهای ۲۱ دلار (برای ساکنان کشور‌های میزبان) سخن گفته بودند و کل هزینه دنبال کردن تیم تا فینال در ارزان‌ترین حالت حدود ۲۲۴۲ دلار برآورد شده بود. امروز، حتی نزدیک شدن به این ارقام نیز یک شوخی تلخ به نظر می‌رسد. گویی آن سند، متعلق به جهانی موازی است.

شوک فینال: هفت پله سقوط

قلب تپنده هر جام جهانی، بازی پایانی آن است. فیفا، اما برای تماشای این دیدار، هزینه‌ای باورنکردنی تعیین کرده است. ارزان‌ترین بلیت فینال در ورزشگاه متلایف نیوجرسی ۳۱۱۹ پوند (۴۱۸۵ دلار) قیمت دارد. این رقم،  هفت برابر قیمت بلیت مشابه در فینال قطر ۲۰۲۲ (معادل ۴۵۰ پوند) است. برای درک عمق این فاجعه باید گفت که این مبلغ به تنهایی از کل بودجه سفر و اقامت بسیاری از هواداران در یک تورنمنت کامل فراتر می‌رود. قیمت‌های رده‌های بالاتر – «استاندارد» با ۴۱۶۲ پوند و «پریمیوم» با ۶۶۱۵ پوند – پیام را روشن‌تر می‌کنند: فینال ۲۰۲۶ جشنی برای قشر خاصی از جامعه است.

مرحله گروهی: تولد یک تبعیض سیستماتیک

برای نخستین بار در تاریخ جام جهانی، اصل «قیمت یکسان برای جایگاه مشابه» در مرحله گروهی ملغی شده است. فیفا مفهومی مبهم و قابل دستکاری به نام «قیمت‌گذاری متغیر بر اساس جذابیت مسابقه» را معرفی کرده است. نتیجه چیست؟ ایجاد یک بازار چندقیمتی که در آن هوادار وفادار جریمه می‌شود.

یک هوادار انگلیسی برای تماشای بازی تیمش با کرواسی باید بین ۱۹۸ تا ۵۲۳ پوند پرداخت کند. در مقابل، هوادار اسکاتلندی برای دیدن بازی تیمش در برابر هائیتی، بلیتی به ارزش ۱۳۴ تا ۳۷۲ پوند‌ می‌خرد. این تفاوت فاحش – بدون هیچ توضیح شفافی – در واقع می‌گوید: «محبوبیت تجاری تیم تو بیشتر است، پس باید بیشتر بپردازی» اینجا، عشق به تیم ملی از ارزشی اخلاقی به عاملی برای جریمه مالی تبدیل شده است!

سیر صعودی به سوی ورشکستگی

بار مالی هواداران با هر گام تیم ملی به جلو، به شکل نمایی افزایش می‌یابد:

یک‌شانزدهم نهایی (مرحله جدید): حدود ۱۷۵ پوند
یک‌هشتم نهایی: حدود ۲۲۰ پوند (افزایش ۲۱۰ درصدی نسبت به قطر)
یک‌چهارم نهایی: حدود ۵۰۷ پوند (افزایش ۲۳۰ درصدی)
نیمه‌نهایی: حدود ۶۸۶ پوند (افزایش ۱۵۸ درصدی)

کارنامه نهایی: از رویا تا کابوس بدهی

هواداری که بخواهد سفر حمایت از تیم ملی از نخستین بازی تا فینال را تجربه کند، باید دست‌کم ۵۲۲۵ پوند تنها بابت بلیت‌های استادیوم هزینه کند. برای مقایسه، همین مسیر در قطر ۱۴۶۶ پوند هزینه داشت. این یعنی افزایشی بیش از ۲۵۰ درصدی. اما این تنها آغاز راه است. این رقم، سکوی پرتابی است به اقیانوس هزینه‌های دیگر: پرواز‌های بین‌قاره‌ای (که خود می‌تواند هزاران دلار باشد)،  اقامت در شهر‌هایی مانند نیویورک، لس‌آنجلس یا سیاتل که در اوج فصل، گران‌ترین قیمت‌های تاریخ خود را تجربه خواهند کرد،  حمل‌ونقل داخلی بین ۱۶ شهر میزبان پهناور و هزینه خوراک و نوشیدنی. روی هم رفته، این سفر می‌تواند به آسانی به معامله‌ای چندده‌هزار دلاری برای یک نفر تبدیل شود، رقمی که برای بسیاری از هواداران در سراسر جهان، نه یک انتخاب که یک محال مطلق است.

صدای جهانی هواداران و سکوت دردآور فدراسیون‌ها

واکنش جامعه جهانی فوتبال به این یورش تمام‌عیار به جیب و احساسات هواداران، سریع، یکپارچه و شدید بود. این بار، اعتراض تنها به شکایت‌های پراکنده در شبکه‌های اجتماعی محدود نماند، بلکه از کانال‌های رسمی و نهاد‌های بین‌المللی نمایندگی هواداران فوران کرد.

بیانیه تاریخی FSE: خیانت به یک سنت جهانی

اتحادیه هواداران فوتبال اروپا (FSE)، که بزرگ‌ترین نهاد معتبر نمایندگی هواداران در اروپاست، در بیانیه‌ای آتشین و بی‌سابقه، اقدام فیفا را» خیانتی عظیم به سنت جام جهانی «خواند و خواستار توقف فوری فروش بلیت‌ها شد. این بیانیه تاکید کرد: “این قیمت‌گذاری، نقش محوری هواداران به عنوان آفرینندگان اصیل اتمسفر و روح این نمایش باشکوه را نادیده می‌گیرد و جام جهانی را از ماهیت مردمی و جهان‌شمول خود تهی می‌سازد. FSE به وضوح اشاره کرد که وعده‌های سند ۲۰۱۸ مدتهاست ناپدید شده‌اند.

یک سیلی نمادین» سفارت هواداران انگلیس «نیز با زبانی تند و گزنده واکنش نشان داد و این قیمت‌ها را» سیلی به صورت هوادارانی که تیم‌شان را در چهار گوشه جهان دنبال می‌کنند «توصیف کرد. آ‌نها با طنزی تلخ افزودند: “نامیدن ارزان‌ترین بلیت‌ها با عنوان “رده ارزش هوادار” در حالی که هزینه کل مسیر همراهی تیم به ۷۰۰۰ دلار می‌رسد، تمسخری آشکار است. بازی برای هواداران است ولی وفاداری آنان کاملا نادیده گرفته شده است. “

بن‌بست فدراسیون‌های ملی

در این میان، فدراسیون‌های ملی – مثل اتحادیه فوتبال انگلستان (FA) و فدراسیون اسکاتلند – در موقعیتی دشوار و دوگانه گرفتار آمده‌اند. از یک سو، زیر فشار سنگین افکار عمومی و هواداران خشمگین خود قرار دارند که خواهان واکنش و دفاع از آنان هستند. از سوی دیگر، در ساختار قدرت فیفا، آ‌نها هیچ اختیار و نفوذ واقعی برای تغییر تصمیمات از پیش گرفته شده کمیته‌های اجرایی و بازاریابی فیفا ندارند. جالب‌تر آنکه بسیاری از این فدراسیون‌ها، حتی در فرآیند تعیین این قیمت‌ها مورد مشورت قرار نگرفته و همزمان با عموم مردم از جزئیات آن آگاه شده‌اند. سکوت این فدراسیون‌ها می‌تواند به معنای رضایت ضمنی و همراهی با سیاست‌های فیفا تلقی شود، حال آنکه یک اعتراض رسمی و صریح اگرچه احتمالا تغییری در قیمت‌ها ایجاد نخواهد کرد، اما حداقل موضع اخلاقی آن نهاد را مشخص کرده و فشار افکار عمومی بین‌المللی بر فیفا را افزایش می‌دهد. این اعتراض، ثبت این ظلم در تاریخ و نشان‌دادن همدردی با مردمی است که سال‌ها حامی بی‌چشمداشت تیم‌های ملی بوده‌اند.

کالبدشکافی یک ماشین سوداگری

فیفا برای توجیه این سیاست قیمت‌گذاری، به استدلال‌هایی متوسل شده که در نگاه اول منطقی به نظر می‌رسند، اما با کمی کنکاش، خلاف آن ثابت می‌شود. استدلال اصلی آنها دوگانه است: اول، هم‌خوانی با سیستم رایج و پذیرفته شده قیمت‌گذاری در رویداد‌های بزرگ ورزشی و سرگرمی در آمریکای شمالی.  دوم، تطابق با واقعیات حقوقی و اقتصادی بازار ثانویه بلیت در این منطقه، اما در پشت پرده این توجیه، مکانیسم‌های پیچیده و سودجویانه‌تری در حال کار است.

۱- قیمت‌گذاری پویا: “اسب تروا”ی غارتگری نوین

اساس این استراتژی، سیستم قیمت‌گذاری پویا (Dynamic Pricing) است. این سیستم – که در فروش بلیت کنسرت‌های بزرگ، لیگ‌های حرفه‌ای آمریکایی مانند NBA یا NFL و برخی از رویداد‌های خاص رایج است – در تئوری مبتنی بر نوسان بر اساس عرضه و تقاضاست ولی وقتی این مکانیسم در مقیاس یک رویداد بی‌بدیل، ضروری و احساس‌برانگیز مانند جام جهانی اجرا می‌شود، به ابزاری برای حداکثرسازی بی‌رحمانه و یک‌طرفه درآمد تبدیل خواهد شد. قیمت بلیت بازی‌های پرمتقاضی – مثل دیدار‌های تیم‌های میزبان، تیم‌های پرستاره مانند برزیل یا آرژانتین و البته مرحله حذفی و فینال – به شکل سرسام‌آوری بالا می‌رود و دسترسی هواداران معمولی و وفادار را ناممکن می‌سازد. این سیستم، اضطراب مصنوعی ایجاد می‌کند و هوادار را تحت فشار «هرچه زودتر بخرید قبل از آنکه گران‌تر شود» قرار می‌دهد.

۲- بازار فروش مجدد انحصاری فیفا: دزدی در روز روشن!

فیفا نه تنها از فروش اولیه سود کلان می‌برد، بلکه با زیرکی و با استفاده از قوانین خاص آمریکای شمالی، چرخه سوداگری را با راه‌اندازی یک “بازار فروش مجدد انحصاری و تحت نظارت خود” کامل می‌کند. در این پلتفرم، کسانی که موفق به خرید بلیت شده‌اند می‌توانند آن را با هر قیمتی که بازار یا شرایط تعیین می‌کند، به فروش برسانند و در ازای این معامله، فیفا سهمی ۳۰ درصدی از مبلغ فروش را به عنوان کارمزد برداشت می‌کند. این یعنی فیفا دو بار سود می‌برد: یک بار از گرانفروشی اولیه و بار دیگر از دلالی و سفته‌بازی در بازار ثانویه. این مدل، هوادار را در چرخه‌ای بی‌پایان از هزینه‌های فزاینده و غیرقابل پیش‌بینی اسیر می‌سازد.

۳- محروم‌سازی برنامه‌ریزی‌شده وفادارترین هواداران

شاید تلخ‌ترین و توهین‌آمیزترین بخش این سیاست، هدف قرار دادن مستقیم وفادارترین هواداران است. سهمیه فدراسیون‌های ملی موسوم به PMA، که برای دهه‌ها راه اصلی و عادلانه دسترسی هواداران پروپاقرص و همراهان قدیمی تیم ملی به بلیت‌های مسابقات بود، اکنون به حدود ۸ درصد از کل بلیت هر بازی تقلیل یافته و قیمت آن نیز تا پنج برابر افزایش پیدا کرده است، اما فاجعه از این هم فراتر می‌رود: ارزان‌ترین رده بلیت (رده ۴) اساسا در این سهمیه ملی گنجانده نشده است.  این بلیت‌های مقرون‌به‌صرفه، منحصرا برای فروش عمومی تحت همان سیستم شوم «قیمت‌گذاری پویا» رها شده‌اند. پیام این اقدام صریح و شنیع است: «وفاداری طولانی‌مدت تو، پیوند عاطفی تو با تیم ملی و سفر‌های گذشته‌ات برای ما ارزشی ندارد. تو نیز فقط یک “مشتری” در بازار آزاد هستی و باید در بورس تقاضا، با دیگران رقابت کنی.»

آینده‌ای که در معرض تهدید است

سیاست‌های کوتاه‌بینانه و سودجویانه‌ای از این دست، اگر اصلاح نشوند، پیامد‌هایی ویرانگر و ماندگار برای خود ورزش فوتبال در پی خواهند داشت. این آسیب‌ها فراتر از نارضایتی موقت هواداران است و به جان‌مایه این ورزش حمله می‌برد.

۱- مرگ «جو» ورزشگاهی و “روح رویداد”

جادوی منحصر‌به‌فرد جام جهانی در هیاهوی رنگارنگ و پراحساس هواداران، در هم‌نوایی سرود‌های ملی و در دیدار چهره‌به‌چهره و دوستی‌های لحظه‌ای بین فرهنگ‌های مختلف نهفته است. با تبدیل استادیوم‌ها به سالن‌های اختصاصی قشر مرفه، سلبریتی‌ها و مدیران شرکتی، این روح جمعی خواهد مرد. ورزشگاه‌ها مملو از تماشاگرانی منفعل، ساکت و تجمل‌گرا خواهند شد که برای دیده شدن و عکس گرفتن آمده‌اند، نه برای فریاد زدن از عمق جان برای تیم محبوب شان. این جو خفه، بی‌حرارت و مصنوعی، خود بر کیفیت نمایش ورزشی و انگیزه بازیکنان نیز سایه خواهد افکند. دیگر خبری از آن دیوار عظیم صوتی هواداران که بتواند بازی را زیر و رو کند، نخواهد بود.

۲- بیگانه‌سازی یک نسل و سست کردن پایه‌های آینده

فوتبال، نسل به نسل و از طریق تجربیات مشترک منتقل می‌شود. پدری که خاطراتش را از جام جهانی برای پسرش تعریف می‌کند و آرزوی همراهی او را در آینده دارد. نوجوان یا جوانی که امروز با خانواده‌اش حتی قادر به تصور مالی سفر به جام جهانی نیست، چه ارتباط عاطفی واقعی و ماندگاری با این تورنمنت خواهد ساخت؟ این بیگانه‌سازی تدریجی، پایه‌های هواداری و حمایت آینده را سست می‌کند. جام جهانی از یک «رویداد زندگی» و یک هدف دست‌یافتنی به یک «برنامه تلویزیونی پرهزینه و دور از دسترس» تقلیل می‌یابد و احساس تعلق نسل آینده را از بین می‌برد.

۳- عریان‌سازی شکاف جهانی و نقض اصل جهان‌شمولی

این قیمت‌ها، شکاف عظیم اقتصادی در جهان فوتبال را به شکلی زننده و عریان به نمایش می‌گذارد. البته که هواداران کشور‌های ثروتمند اروپایی یا آمریکای شمالی نیز تحت فشار شدید قرار می‌گیرند، اما برای هواداران کشور‌های آمریکای لاتین، آفریقا، آسیا و اروپای شرقی، این ارقام به سادگی در حوزه “غیرممکن” قرار دارد. رویای دیدن ستاره‌های ملی در بزرگ‌ترین صحنه نمایشی جهان، برای همیشه به روی میلیون‌ها – اگر نه میلیارد‌ها – هوادار دوآتشه بسته می‌شود. این اقدام، اصل “جهان‌شمولی” که فیفا مدعی حمایت از آن است را به کلی نقض و فوتبال را به عنوان ورزشی نخبه‌گرا و انحصاری معرفی می‌کند.

۴- بی‌اعتمادی ماندگار

اقدام فیفا، آخرین ضربه را به اعتماد به‌جا مانده هواداران وارد می‌آورد. پس از رسوایی‌های فساد مالی، تصمیمات بحث‌برانگیز میزبانی و نادیده گرفتن حقوق بشر، اکنون این صریح‌ترین حمله به خود مردم است. این روند منجر به «تقدس‌زدایی» از جام جهانی می‌شود. دیگر نه به عنوان یک جشن مقدس ورزشی، بلکه به عنوان یک کسب‌وکار کلان و بی‌رحم دیده خواهد شد. این بی‌اعتمادی، مشروعیت و احترام نهاد حاکم را برای دهه‌های آینده خدشه‌دار خواهد کرد.

ریشه‌یابی در ساختار قدرت

چرا فیفا جسارت چنین کاری را دارد؟

برای درک جسارت فیفا در اعمال چنین سیاست غیرمردمی، باید به سازکار درونی و معیوب حکمرانی در این نهاد نگریست. قدرت فیفا بر پایه‌ای سست ولی به‌ظاهر غیرقابل نفوذ بنا شده است.

مهندسی سیاسی با آرای کشور‌های کوچک: ساختار رای‌گیری فیفا، که به هر یک از ۲۱۱ عضو آن – چه برزیل با ده‌ها میلیون هوادار و چه جزایر کوچکی با جمعیتی ناچیز – یک رای کاملا برابر می‌دهد، به رهبری این نهاد امکان «مهندسی سیاسی» می‌دهد. کمک‌های مالی کلان و پروژه‌های توسعه موسوم به «Forward Program» به فدراسیون‌های کوچک و نیازمند،   پشتوانه‌ای مطمئن برای حفظ قدرت رهبری فعلی ایجاد می‌کند. بنابراین، فیفا می‌تواند با خیال راحت، با شکار سرمایه هواداران از طریق مکانیسم‌هایی، چون قیمت‌گذاری بلیت، درآمدزایی کلان کند و سود حاصل را دوباره در این چرخه حفظ قدرت از طریق کمک‌ها تزریق نماید، بی‌آنکه از واکنش اکثریت اعضا هراسی داشته باشد. برای بسیاری از فدراسیون‌های کوچک، دریافت کمک چندصد‌هزار دلاری از فیفا حیاتی‌تر از اعتراض به قیمت بلیت برای هواداران شان است که به هر حال توان سفر ندارند.

همزیستی با قدرت و پول در آمریکا: برگزاری تورنمنت در ایالات متحده – با قوانین بسیار انعطاف‌پذیر و سرمایه‌محور در حوزه بلیت‌فروشی و بازار ثانویه – به فیفا این بهانه قانونی را می‌دهد که سیاست‌های خود را با «روال محلی» هماهنگ کند. افزون بر این، روابط نزدیک و عمومی رئیس فیفا، جانی اینفانتینو، با حلقه‌های قدرت سیاسی و اقتصادی (چنان‌که در حضور در مراسم تحلیف دونالد ترامپ و عکس‌های مشترک متعدد مشهود بود)، فضایی ایجاد کرده که در آن منافع تجاری فیفا می‌تواند بر هر ملاحظه مردمی، فرهنگی یا ورزشی پیشی گیرد. این همزیستی، جام جهانی را از یک جشن ورزشی به یک «ماشین چاپ پول» در مقیاس جهانی و با پوشش قانونی تبدیل کرده است. گویی فیفا از شیوه خودکامگان اقتصادی آموخته که چگونه در پناه قوانین، استثمار را نهادینه کند.

بر سر یک دو راهی تاریخی

جام جهانی ۲۰۲۶ در آستانه تبدیل شدن به نقطه عطف و نماد غایی جدایی فوتبال از ریشه‌های مردمی و اخلاقی خود است. این تورنمنت دیگر تنها یک مسابقه ورزشی نیست؛ میدان نبردی است برای تعریف دوباره ماهیت این ورزش در قرن بیست و یکم: آیا فوتبال همچون گذشته، متعلق به خیابان، به مردم کوچه و بازار و به شور جمعیِ فراتر از مرزهاست یا آنکه رسما و به طور قطعی به ملک خصوصی شبکه‌های غول‌آسای پخش، شرکای تجاری چندملیتی، سفته‌بازان بازار و نخبگان مالی بدل شده است؟

اعتراض امروز هواداران، چه از طریق نهاد‌های رسمی مانند FSE و چه از طریق خشم فراگیر در فضای مجازی، آخرین فریاد برای نجات روح این ورزش است. آنها نه تنها برای جیب خود، بلکه برای حفظ آینده‌ای می‌جنگند که در آن، ورزشگاه‌ها دوباره با آوا‌های گوناگون از هر قاره‌ای پر شوند و کودکان در هر کجای جهان – از حومه بوینوس آیرس تا روستایی در ساحل عاج – بتوانند رویای حضور در «جام» را، نه به عنوان یک توهم، بلکه به عنوان هدفی دست‌یافتنی در سر بپرورانند.

پاسخ فیفا به این فریاد جمعی، سرنوشت‌ساز خواهد بود. سکوت، بی‌تفاوتی یا ارائه توجیهات بیشتر، به معنای حکم مرگ تدریجی برای یکی از بزرگ‌ترین جشن‌های مشترک بشریت است. این مرگ، سریع نخواهد بود؛ رقابت‌های جام جهانی همچنان برگزار خواهند شد، ورزشگاه‌ها باز هم پر خواهند شد (احتمالا توسط تماشاگران دیگری) و پول به جریان خواهد افتاد، اما روح آن کم‌کم خشک خواهد شد و از بین خواهد رفت و اگر چنین شود، پیروزی در فینال ۲۰۲۶، نه با گل‌های به یاد ماندنی، بلکه با صورت‌حساب‌های بانکی برندگان تجاری سنجیده خواهد شد و جام قهرمانی، تنها به بازمانده ثروتمندترین‌ها اهدا می‌شود. آیا فیفا میراث یک قرن شور، هیجان و وحدت را برای منفعت مالی چند ساله به حراج می‌گذارد؟

 

*سید محمدطاهر شاهین

منبع خبر


مسئولیت این خبر با سایت منبع و جامعه ورزشی آفتاب نو در قبال آن مسئولیتی ندارد. خواهشمندیم در صورت وجود هرگونه مشکل در محتوای آن، در نظرات همین خبر گزارش دهید تا اصلاح گردد.

آخرین اخبار ورزشی از فوتبال ایران و باشگاه های جهان را در سایت ورزشی آفتاب نو بخوانید

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

advanced-floating-content-close-btn