به گزارش آفتاب نو، اواخر هفته گذشته مرد جوانی به نام «امیر» طبق روال هر روز از خانه خارج شد تا به محل کارش برود. هنگام خداحافظی، همسرش از او خواست زودتر بازگردد تا شب برای رفتن به یک مهمانی خانوادگی آماده شوند؛ قراری که هرگز عملی نشد.

با گذشت ساعت‌ها و خاموش شدن تلفن همراه امیر، نگرانی همسرش شدت گرفت تا اینکه حوالی ساعت 10 شب، تماس تلفنی ناشناسی دریافت کرد. مردی غریبه پشت خط با لحنی تهدیدآمیز گفت:همسرت پیش ماست. اگر می‌خواهی زنده بماند، 4 هزار دلار آماده کن و به آدرسی که پیامک می‌کنیم بیاور. پلیس را هم در جریان نگذاری، وگرنه همسرت را زنده نمی‌بینی.

زن جوان که شوکه و مضطرب شده بود، پس از قطع تماس، دقایقی مردد ماند اما در نهایت با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تماس گرفت و موضوع را گزارش داد.

قرار در بوستان بی‌دوربین

با اعلام گزارش، پرونده به بازپرس عظیم سهرابی ارجاع شد و تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران وارد عمل شدند. طبق برنامه‌ریزی پلیس، زن جوان با آدم‌ربایان قرار گذاشت.

محل قرار، بوستانی کوچک در حاشیه یکی از بزرگراه‌های تهران بود؛ نقطه‌ای بدون پوشش دوربین‌های شهری. زن جوان طبق دستور پلیس، کیسه حاوی دلارها را داخل سطل زباله انداخت و محل را ترک کرد.

دقایقی بعد، مردی با لباس مشکی، پلاک پوشیده و موتورسیکلت بدون مشخصات، به سمت سطل زباله رفت؛ اما درست در لحظه برداشتن کیسه، با عملیات سریع مأموران پلیس غافلگیر و دستگیر شد.

اعتراف همدست

متهم دستگیرشده در تحقیقات اولیه اعتراف کرد:بیکار بودم و دنبال کار می‌گشتم. دوستم فریبرز گفت می‌تواند برایم شغل پیدا کند، اما شرطش این بود که در یک آدم‌ربایی کمکش کنم. وضعیت مالی‌ام خیلی بد بود و قبول کردم. روز حادثه با خودرو راه مرد جوان را سد کردیم و او را به خانه‌ای مخروبه در جنوب تهران منتقل کردیم تا بعد از گرفتن پول آزادش کنیم.

آزادی گروگان و دستگیری طراح

با اطلاعات این متهم، پلیس بلافاصله به مخفیگاه موردنظر رفت و مرد گروگان را کمتر از 24 ساعت پس از ربوده شدن آزاد کرد. در ادامه، فریبرز به عنوان طراح اصلی آدم‌ربایی نیز دستگیر شد.

او در بازجویی‌ها به صراحت اعتراف کرد:امیر شریک سابقم بود. چند ماه قبل پیشنهاد سرمایه‌گذاری در ارز دیجیتال داد و من 500 میلیون تومان پول به او دادم. نه سودی گرفتم و نه اصل پولم برگشت. مدرک قانونی هم نداشتم که شکایت کنم، برای همین تصمیم گرفتم او را بربایم تا پولم را پس بگیرم. قصد اخاذی نداشتم، فقط می‌خواستم طلبم را وصول کنم.

در مقابل، امیر این ادعا را رد کرد و گفت:فریبرز همکاری‌اش را خودش قطع کرد. وقتی دید وضعیت مالی‌ام بهتر شده، تصمیم گرفت با این روش از من اخاذی کند.

به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران، هر دو متهم برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی قرار گرفتند و رسیدگی به پرونده همچنان ادامه دارد.